استاندارد (standard) در لغت به نمونه ، قاعده ، اصل ، مقیاس ، نمونه ی تصویب شده و هر چیزی که از طرف عموم به عنوان مبنایی برای مقایسه پذیرفته شود معنی شده است ( فرهنگ فارسی عمید ).روابط پیچیده ی اجتماعی و یا پیچیدگی ساختارهای اجتماعی در عصر جدید،سکانداران و متفکران فقرات و عناصر مختلف فرهنگ را بر آن داشت تا قالبی قابل قبول و تثبیت شده از رویکرد مورد نظر خویش را ارایه دهند.
ساختار و سامانه ای که ناظر به الگویی کامل و البته نسبی به گونه ایکه معیار و مقیاسی برای سنجش سایر نمودها و نمونه های هم خانواده آن حوزه باشد.
به عنوان مثال در حوزة سیاست،ساختار و چارچوب و استانداردی برای تحزّب و تشکیلات حزبی تعریف شد که به شکل نسبی(و البته نه ساکن و مانا،راهنمای سایر اجتماعاتی باشد که در پی تحزّبگرایی اند و یا در بخش صنعت ،مدلها و مقیاسهای استاندارد قابل قبولی را ارایه نمودند و یا در حوزه اقتصاد ، مکاتب اقتصادی استاندارد ( و البته متناسب با نظامها و ارزشهای حاکمه ی خویش ) بوجود آوردند.