نقش رسانه در شکل گیری افکار عمومی


 

  

بسم الله الرحمن الرحیم

  

چکیده:

اصطلاح افکار عمومی Public opinion  به معنای امروزی نخستین بار توسط ژاک نکه وزیر دارایی لویی شانزدهم در آغاز انقلاب فرانسه مطرح شده است .

افکار عمومی برای ادروح جامعه میوه ارتباط گسست ناپذیر بین انسانها به حساب می آید . او می گفت (( افکار عمومی قدرت ناپیدایی است که بی گنج ، بی محافظ و بی ارتش برای شهر ، برای دربار و حتی برای قصر پادشاهان قانون وضع می کند.))

مفهوم افکار عمومی در گذر زمان دستخوش دگرگونی های عظیمی شده و بر حسب نیازها و شرایط ویژه تغییر و تفسیر خاصی از آن به عمل آمده است . در گذشته های دور و در مفهومی سنتی افکار عمومی در سطح خرد چیزی معادل اراده، احساسات و عقاید قومی و در سطح کلان در بر گیرنده روح محض باورهای دینی و تعصب ملی در تبادل مسوله خاص تصور می شد .

اما امروز ، افکار عمومی ضمیر باطنی وپنهان یک ملت وظهور آن آن را بازتاب طبیعی اکثریت جامعه در برابر پیامها و رویدادهایی که برای آنها جنبه حیاتی دارد می دانند.

بطور کلی هیچ تعریفی از افکار عمومی وجود ندارد که همگان آن را پذیرفته باشند. امروزه به رغم انبوهی از تعاریف پژوهشگران از افکار عمومی ،مجموعه ای از افکار فردی درباره یک موضوع مورد علاقه مردم است.

 

  

مقدمه:

اصطلاح افکار عمومی


عنوان آخرین یادداشت ها

 


 

 از قرن 18 مطرح شدو در قرن 20 به اوج شکوفایی خود رسید. نویسندگان اولیه افکار عمومی به تفسیر ماهیت راز آمیز آن می پرداختند و در سال های اخیر پژوهشگران افکار عمومی را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می دهند.

اساس افکار عمومی بر نگرش ها استوار است. نگرش، پایه و زمینه های پایدار افکار عمومی است و افکاری که شخص آنرا مطرح می سازد محصول عوامل فرهنگی ، اجتماعی و یا درون شناختی است. افکار عمومی اغلب با جهت گیری های گوناگونی همراه است.

شدت ووسعت و نیز موافقت و مخالفت آن با تعامل های سیاسی در ارتباط است. افکار عمومی در جوامع باز و مردم سالار بیش از جوامع بسته و غیر مردم سالار از قدر ت برخوردار است . اگر چه در جوامع بسته نیز نمی توان از قدرت آن غافل ماند. از این رو تلاش برای درک افکار عمومی دیر زمانی است در زمره مشخصات جوامع مردم سالار قرار دارد.  

 

 

 

عوامل موثردر شکل گیری افکار عمومی:

 3 عامل اصلی وجود دارد:

1-    کانالهای ارتباطی که از ترکیب نظرات رسانه های جمعی ومیان فردی تشکیل شده است.

2-  ارائه مسائل و موضوعات است که بر اثر حوادث و اتفاقات در محیط پیرامونی رخ می دهند و از طریق رسانه های جمعی بازتاب پیدا می کند.

3-  عموم مردم است که دیدگاه های گوناگونی دارند و حداقل به 2 دیدگاه عمده و یا بیشتر تقسیم می شوند و به صورت نوشتاری و دیداری و شنیداری به داوری و ابراز عقیده می پردازد.

مجاری تشکیل دهنده افکار عمومی:

والتر لیپمن عوامل زیر را در تشکیل افکار عمومی موثر می داند:

·        مذهب

·        سنت

·        عادات ملی

·        تربیت

·        خانواده

·        محیط

·        همسایگان

·        اوضاع بین المللی

·        رسانه ها و وسائل ارتباطی

·        نطق

·        کلمات

·        فرصت ها

·        زمان

·        شایعات و ...

 

رسانه ها:

باور عمومی این است که رسانه ها مهمترین عامل شکل دهی به افکار عمومی هستند.اما برخی نقش رسانه ها را به طور افراطی بالا می برندو برخی نیز هیچ نقشی برای آنها قائل نیستند. از این رو باید تاثیر رسانه ها را از لحاظ جامعه شناسی مورد توجه قرار داده است. 3 نظریه اساسی وجود دارد:

1-    تاثیر نامحدود: رسانهها می توانند مخاطب را به هر شکلی درآورند.

2-    تاثیر  محدود: رسانه ها خیلی قدرتمند نیستند. عقاید موجود را تقویت می کند.

3-  دوره جدید،نظریات انتقادی: رسانه ها رادر خدمت سرمایه داری می دانندو تاثیر آنرا پیچیده ارزیابی می کنند.

جایگاه و قدرت رسانه ها در شکل افکار عمومی :

در این زمینه نظریه های متفاوتی وجود دارد و ما ضمن تایید نقش رسانه ها در شکل گیری افکار عمومی ابتدا این نظریه هارا بطور خلاصه تشریح و در ادامه تاثیر رسانه ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.

1- نظریه تزریقی یا تاثیر نامحدود:

بر اساس این نظریه می توان پیام را به نحوی تجویز کرد که در ذهن و قلب مخاطب اثر بگذارد در حدی که تاثیر مورد نظر فرستنده در او ایجاد شود.

 بر اساس این نظریه پیام مثل ماده داخل سرنگ می ماند که وقتی به بیمار تزریق شود تاثیر مورد نظر در او ایجاد می شود. پس رسانه ها سازنده تمام و کمال افکار عمومی هستند.در بین عناصر ارتباطی تکیه بروی پیام است که خوب طراحی می شود و اثر خود را روی مخاطب می گذارد.

این نظریه در زمان جنگ جهانی اول و دوم از طرف کافلین مطرح گردیدو کاربرد یافت. هیتلر و موسولینی  از طرفداران این نظریه بودند.

2-نظریه استحکام (تاثیر محدود) :

بر اساس این نظریه قدرت پیام رسانه محدود است. رسانه ها فقط می توانند عقاید موجود را تقویت کنند. به عبارتی رسانه ها تغییرات بنیادین در افکار عمومی ایجاد نمی کنند. در بین عناصر ارتباطی به مخاطب توجه و مخاطب پویا است. این نظریه توسط برلسون و لازارسفلد در زمانی که نظریه تزریقی حاکم بود بیان شد. بر این اساس ارتباط گران همینی که دیدند زمینه موجود است و مردم آمادگی پذیرش پیام و مسائل مرتبط با آن را دارند به آن دامن زده و توجه مردم را به آن جلب می کنند. مثلا در زمان جنگ اخبار مربوط به جنگ زودتر مورد پذیرش قرار می گیرند.

3-  نظریه دو یا چند مرحله ای ارتباط:

بر اساس این نظریه پیام وسایل ارتباطی به رهبران عقایدیا رهبران فکری می رسد و از طریق مخاطبین واقعی ( مردم) منتقل می شود.بر اساس این نظریه رهبران عقاید تنها نقش گزینش خبر ندارند بلکه اخبار را بر اساس دیدگاه های خودشان دستکاری کرده و به مخاطبین منتقل می کنند. الهیو کاتز و لازار سفلد این نظریه را ارائه کرده اند.

اگر اخبار رسانه ها مورد تایید رهبران فکری واقع نشود ، در افکار عمومی تاثیر گذار نخواهد بود . گاهی اوقات رسانه های همسوبا کمک رهبران عقاید پیام را برجسته می کنند و به مخاطب می دهند . پس با این دیدگاه افکار عمومی را رهبران فکری می سازند. اگر رهبران فکری بخواهند جربان ارتباطی را قطع کنند با سکوت خود این کار را انجام می دهند.

4-  نظریه برجسته سازی:

این نظریه می گوید ، رسانه ها در انتقال پیام ها نوعی برجسته سازی یا الویت بوجود می آورندبه عبارت دیگر رسانه ها نمی توانند تعیین کنند که مردم چطور بیندیشند اما قادرند به مردم بگویند درباره چه فکر کنند و از این طریق تاثیر کمی بر مخاطبین دارند . ساده تر این که رسانه ها با انتخاب تیتر های بزرگو مورد نظر ، مخاطب را هدایت می کنند چه مطالبی را بخوانند ، البته محتوای آن موردتوجه نیست بلکه در تیتر به برجسته کردن یک موضوع می پردازد . در واقع کار رسانه ها اولویت دهی به مخاطب می شود و تاثیر در رفتار مخاطب ایجاد می کند . البته این تاثیر هم خیلی عمیق نیست.

5-   نظریه استفاده و خشنودی:

در شکل دهی افکار عمومی بر اساس این نظریه مخاطب به نیاز خود آگاه است و به دنبال اطلاعاتی می رود که دوست دارد و طالب آن است بدین منظور:

 الف: مخاطب پویا است و بر اساس نیاز تلاش می کند و مطالب مطلوب را بدست می آورد .

 ب: رسانه ها برای تامین نیاز مخاطبان با هم و با دیگر پدیده ها رقابت می کنند. اگر چه زمانی که مخاطب حق اتنخاب دارد رقابت صورت می گیرد.

 ج: مخاطب جستجو گر است و روش های مختلف را تجربه می کند.

 د: مخاطب چون به نیازهای خود آگاه است از بین مجموعه رسانه ها و پیام ها دست به انتخاب می زند.

پس یکی از دلایل رویکرد مردم ایران به ماهواره به واسطه ضعف رسانه های خودی است. یا اگر شایعه در سازمان های دولتی زود رسد می کند نتیجه عدم اطلاع رسانی یا ابهام در اطلاع رسانی است. کارمندان نیاز خود را از کانال های غیر رسمی بدست می آورند.

6-  نظریه وابستگی:                                                                                                                                                                                                          بر اساس این نظریه پیام بر دانش و تفکر افراد موثر است ،مثل نظریه تزریقی می اندیشد، اما یک تفاوت با آن دارد و آن اینکه مخاطب عادت پیدا می کند . مخاطبان با توجه به نیازبه سمت یک رسانه کشیده می شوند و تداوم نیاز ها وابستگی ایجاد می کند . هرچه نیاز مخاطب بیشتر باشد وابستگی نیز بیشتر و هرچه وابستگی بیشتر تاثیر آن نیز بیشتر است. مخاطب مجددا منفعل می شود چرا که او به دو دلیل به رسانه ها وابسته است:

               الف: بهداشت اطلاعات( نیاز به خبر و اطلاعات)

              ب: فرار از وا قعیت ها( تفریح)

7-  نظریه مارپیچ سکوت(نئول نیومن):

او رابطه میان ادراک نظر اکثریت و نظر خصوصی در مورد موضوعات مختلف را تحلیل می کند. بنابراین نظریه، آنها که با مصرف برنامه های رسانه ای متوجه می شوند که نظری بر خلاف نظر اکثریت دارند از تنها ماندن در جامعه بیم دارند و ترجیح می دهند ساکت بمانند .

به این ترتیب هر چند ممکن است این اشخاص از نظر تعداد اکثریت را تشکیل دهند ،سکوت آنها در نهایت نظر اقلیت را تقویت می کنند. این نظریه مارپیچ سکوت نام دارد ،زیرا به عقیده این پژوهشگر آنها که تصور می کنند در اقلیت هستند ،تمایل دارند بیش از پیش سکوت نمایند و مار پیچ سکوت نظر خام در رسانه را به نسبت تقویت می کنندو در نتیجه کار به تقویت (وفاق عمومی) می انجامد. در چنین وضعیتی نظر حاکم میدان بازتری برای خود نمایی پیدا می کندو به حذف تدریجی هر نظر دیگر منجر می شود و به این ترتیب مارپیچ سکوت شکل می گیرد. نیومن معتقداست اگر 3 ویژگی ارتباط جمعی و انباشت و هم صدایی و همه جایی با هم جمع شوند رسانه ها در شکل دهی به افکار عمومی نقش اساسی دارند.

     

  نقش رسانه ها در ساخت افکار عمومی در 3 دروه:

الف: دوره قدرت تمام عیار رسانه ها :

از سال 1920 تا 1943 (دوره تاثیرات نامحدود) در این دوره کار رسانه ها تبلیغات بود و بعد از تبلیغات بحث امتناع دنبال می شد ، بینش حاکم بر رسانه ها ، بینش دستکاری فکری برای تاثیر گذاری نامحدود بوده است.

از آنجا که این دوره تعدد رسانه ها را نداریم و کانالهای معدود است مجبور می شویم بپذیریم که امکان تاثیر گذاری از طریق رسانه های موجود بالاست.

ب: دوره اثر محدود رسانه ها :

از سال 1944 تا 1960 در این دوره مطالعات بیشتر روی رادیو و مطبوعات صورت گرفت ، زیرا تلویزیون و ماهواره قدرت خاصی نداشت.لاز اوسفلد و همکارانش به این نتیجه رسیدند که رسانه خیلی قدرتمند نیست. در این دوره فقط رسانه نیست که می تواند قدرت تغییر افکار عمومی را داشته باشد ،بلکه رهبران فکری نیز نقشی اساسی دارند.

ج: دوره پیچیدگی اثرات یا اندیشه متمرکز به قدرت تلویزیون( اندیشه برتر):

از سال 1960 تا 1995 این نظریه گسترش یاغت که با تئجه به توسعه تلویزیون تاثیر رسانهها پیچیده و متفاوت بود.

اخیرا تعدادی از متخصصان علوم ارتباطات ، بازگشت به دوره قدرت تمام عیار رسانه ها را مطرح کرده اند.

مثل نظریه مارپیچ سکوت که توسط خانم نیومن ارائه شده است. به هر حال آنچه مسلم است ، رسانه ها در گسترش هدایت و حتی انحراف افکار عمومی نقشی اساسی دارند ، اما همانطور که گفته شد این نقش یک نقش افراطی نیست.  

 

 

 

 نتیجه گیری:

هیچ تعریفی از افکار عمومی وجود ندارد که همگان آنرا پذیرفته باشند.امروزه به رغم انبوهی از تعاریف پژوهشگران  افکار عمومی دست کم در این مورد بایکدیگر فصل مشترک دارند که افکار عمومی مجموعهای از افکار فردی در باره یک موضوع مورد علاقه مردم است.

آنها اغلب بر این باورند که افکار می تواند بر رفتارفردی ،گروهی و سیاست دولت تاثیر گذار باشد.

رسانه های جمعی در تمامی مراحل شکل گیری افکار عمومی از آغاز تا داوری های مردم نسبت به این پدیده همگانی نقش فعال دارند . آنها با گرد آوری و انتشار اطلاعات و اخبار آگا هی های لازم را در حوزه های مختلف اجتماعی در میان مردم ایجاد می کنندو با جذابیت بخشیدن به مطالب و موضوعات مورد نظر به برخی از مسایل ،فوریت و ضرورت بیشتری می بخشند.

 


مطالب اخیر


نقش رسانه در افکار عمومی


 نقش رسانه در افکار عمومی

رسانه در دنیای امروز اراده ای برای ارتباط بین جوامع مختلف است . که صاحبان رسانه ذهن خود برای رسیدن به اهداف خود آن را همانند دست قدرتی که در عرصه بین الملل مهره های خود را جا به جا می کنند. رسانه همچون شمشیر دولبه در دست شوالیه های نظام سلطه به چرخش در می آید.

 

رسانه ها در حوزه های مختلف , همچون مایعی که در هر ظرفی به شکل خاص خود قد علم می کند تا بتوان هدایت امر را بدست خود بگیرد. کارکرد های رسانه در ابعاد مختلف جامعه , انگیزه و حرکت ایجاد کرده و در انتها هدایت امر را بدست می گیرد و یا فرهنگ عمومی را پی ریزی و توسعه می دهد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی تبیین کرد . رسانه می تواند ارتباط بین جوامع را برقرار سازد لکن این ارتباط در دست های استکبار رسانه ای به گسترش نفوذ خود در جامعه جهانی ایجاد می شود.

 

قدرت های بزرگ برای رسیدن به اهداف استراتژیکی نیاز به تایید و مشروعیت افکار عمومی دارند و در همین راستا می توان از انرژی صلح آمیز  هسته ای جمهوری اسلامی ایران که در رسانه های غربی به خطری بزرگ که تهدیدی برای جامعه جهانی می باشد یاد می کند در صورتی که رژیم اشغالگر صهیونیسم  با دارا بودن کولاهک های هسته ای از آنها به معماران جامعه جهانی یاد می شود.

 

بلکه برای حمله به کشور های خاورمیانه سناریویی را طراحی می کنند با عنوان 11 سبتامبر , در این سیناریو وجهه اسلام و مسلمان را که ساکن خاورمیانه می باشد تخریب کرده و برای جلو گیری از تخریب های بعدی حضور خود را در خاور میانه الزامی می بیند و با این طرح مهره تاییدی بر ای حضور خود را از افکار عمومی میگیرد.

 

اینها نمونه هایی از نفوذ رسانه ای است که امروزه شاهد قدرت نمایی استکبار در جهان هستیم . اکثر رسانه های مطرح و قدرتمند دنیا در اختیار نظام سلطه و در راستای اهداف غیرانسانی آنان قرار دارد لکن برخی کشورها در این ده های اخیر از لحاظ تقابل رسانه ای قد علم کرده است.

 

جنگ نرم

 

در جنگ رسانه ای از روشها و تاکتیکهای مختلفی متناسب با شرایط و جغرافیای عمومی (جغرافیای جنگ روانی) استفاده می شود . بعضاً با بمباران اطلاعات و یا ارائه اطلاعات نادرست و یا مشابه سازی و… گروه هدف را مجبور می کنند تا منافع مهاجم را بر منافع ملی ترجیح دهند . همه تاکتیکهای جنگ رسانه ای بر پایه ایجاد ترس در مخاطب استوار است . تا مخاطب نترسد نمی توان در رفتارش تغییری ایجاد کرد .

 

رسانه در یک دید کلی از ابزارهای جنگ روانی است و همان اهداف جنگ روانی را هم دنبال می کند یعنی هدف جنگ رسانه ای تغییر رفتار در دولتها و ملتهاست تا بدینوسیله کشور مهاجم اراده خود را بر گروه هدف تحمیل کند و اولین هدف ملتها هستند چرا که ملتها در خط مقدم مبارزه با هر مهاجمی قرار دارند و از طرفی دولتها هم به اتکای ملتشان می توانند در برابر بیگانگان ایستادگی کنند .

 

این جنگ به دو شیوه کلی اعمال می شود : در شیوه اول دولت مردان با استفاده از رسانه ها تحت فشار قرار می گیرند تا در آنان ترس ایجاد شده و مجبور شوند در برابر متخاصم عقب نشینی کنند و درنهایت به آنان باج دهند و در شیوه دوم ملتها را برعلیه دولتشان می شورانند و دولت در اثر فشار افکار عمومی تغییر رفتار داده و غیر مستقیم خواسته های بیگانگان را برآورده می کنند .

 

پیچیدگی های جوامع عصر حاضر و نقش غیرقابل انکار رسانه ها در شکل دهی افکار عمومی باعث شده تا از این ابزار در زمینه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی بیشتر از گذشته استفاده شود . کارکرد رسانه‌ها در تصمیم‌گیری‌های روزمره زندگی برای مردم هم سودمند و هم زیان‌آور است زیرا رسانه‌های گروهی همچون تیغ دو دم هستند که می‌توانند پیوستگی و همگنی پدید آورند ، قادر به وسعت بخشیدن و ژرف‌تر ساختن شکاف‌های اجتماعی هستند و هم می‌توانند بشارت‌دهنده توسعه باشند و هم بذر ایدئولوژی ضدتوسعه را در فضای جامعه بپراکنند. آنها حس امنیت کاذبی را القاء می‌نمایند، ذهن‌ها را از مسائل عینی دور می‌سازد ضمن اینکه می‌توانند به ‌ایجاد شور و شوق، حیات و بالندگی در یکایک اعضای جامعه که یکی از کارکرد‌های مثبت رسانه‌های جمعی است با انتقال و بیان واقعیت‌های جامعه و روشنگری در عرصه تهدیدات منافع ملی و نه گروهی و شخصی تحقق بخشند.

 

تهدیدات ابزارهای رسانهای عبارت اند از:

۱- ایجاد هیجانات کاذب در جامعه و هدایت آن برخلاف مصالح جامعه.

۲- ایجاد نیازهای کاذب و تحمیل هزینه های مادی و معنوی به جامعه .

۳- القاء خواستهای جناحی بعنوان خواست ملی (کارکرد گروهی) .

۴- دامن زدن به اختلافات گروههای سیاسی و تحمیل هزینه آن به جامعه .

۵- مشغول کردن مردم به دعواهای گروهی و جلوگیری از رشد آگاهی های سیاسی عمومی .

۶- ایجاد تنش بین دولت و مردم .

۷- سوء استفاده از آزادی که منجر به محدود شدن آزادی از طرف حکومت می شود .

۸- همراهی با بیگانگان و ترجیح دادن منافع آنان به منافع ملی

۹- خدشه دار کردن امنیت روانی جامعه

۱۰- ایجاد جو مسموم در جامعه با ترویج تهمت ، افترا و انگ زدن

۱۱- و…

 

مدیریت رسانه و سازمان‌های رسانه‌ای


کاربرد روش مطالعه موردی در آموزش مدیریت رسانه
مدیریت رسانه و سازمان‌های رسانه‌ای



هدف این مقاله ارائه‌ی مطالبی اداری با استفاده از شواهد و مدارک مؤثر روش موردی برای آموزگاران و استادان مدیریت رسانه و مدیران است. تعلیم و تربیت پویا و تجربی تحت کنترل پیشرفته­ترین و پیچیده­ترین دانش‌های آموزشی است که منجر به افزایش اعتبار در زمینه‌ی آموزش ارتباطات جمعی می­‌شود. هنوز هم روش مسئله، یکی از قدیمی­ترین و بهترین فنون آموزش است که دارای پویایی است و به‌نظر می­رسد خصوصاً در آموزش ارتباطات دوربرد و آموزش رسانه­ای طرفداران محدودی داشته باشد. روش موردی در آموزش و پرورش یک روش مؤثر است. این  مقاله، مدارک و شواهد تاریخی گفتمان و مطالعات تجربی را در مورد روش موردی رشته­ها نیز ارائه می­دهد. کاربرد گفتمان در میان آموزش دهندگان مدیریت رسانه منجر به مطالعات شبه تجربی می­شود؛ به گونه­ای که مهارت‌ها و توانایی‌های اساسی را در مورد حل مشکلات مدیریت رسانه نشان می­دهد و به‌صورت قابل توجهی می‌­تواند از طریق روش موردی تحت مطالعه قرار گیرد. در عصری که مهندسی صنعت ارتباطات و دیجیتال با همدیگر تلاقی پیدا می­کنند، یک سوال اساسی مطرح می­شود و آن اینکه چگونه مدیریت آموزشی منجر به یادگیری می‌شود؟ و این مدیریت چه آموزش‌هایی را شامل می­شود؟ دانشجویان می­خواهند ارتباط بین اطلاعات موجود و تجارب اکتسابی را بدانند. کارکنان می­خواهند مهارت‌های حل مشکلات مهم را با استفاده از مهارت‌های نوشتاری و تمایلات و گرایش‌های گروهی را به‌صورت تدریجی در خود ایجاد کنند.


 


 


کاربرد روش مطالعه موردی در آموزش مدیریت رسانه چاپ فرستادن به ایمیل








آموزگاران بر نیازهای اجتماعی تأکید می­کنند. به‌طوری‌که آنها بر دیدگاه آموزش لیبرالی به عنوان ابزارهای القا‌ی اندیشه‌های دموکراسی خواهی، تحمل و تساهل اجتماعی و آزادی موسسات توجه لازم را مبذول می­دارند. برقراری تعادل بین سه منبع تقاضا، ارتباطات جمعی و برنامه­های ارتباطات دوربرد با استفاده از روش‌ها و برنامه­های آموزشی لازم است. گفته می‌شود که «هفت اصل» به منظور عملکرد بهتر در دوره لیسانس منجر به القای آموزش پویا می­شود (chicheriny & Gamson,1987)، سه گرایش کلی در آموزش ارتباطات با استفاده از افراد گروه و کاربر فن‌آوری‌های کامپیوتری به عنوان آموزش تعاملی در نظر گرفته می­شود (Shelton land & waldhart, 1999)، تمام ابزارهای تعلیم و تربیت و یادگیری پویا آموزش داده می­شود. در چهارچوب آموزش کلی ارتباطات، گرایش ارتباطات جمعی و برنامه­های ارتباطات دوربرد به صورت حرفه­ای به تعلیم و تربیت پویایی که با برنامه­های آموزشی ادغام شده، منجر می­شود. در این مورد ثبت آموزش تخصصی در روزنامه‌ها و مجلات حاوی نکات روشنی است. «یادگیری پویا» اصطلاحی است که از آن نکات زیادی را می­توان استنباط کرد. یادگیری پویا، آموزش را به عنوان تجارب هماهنگ و سازمان‌دهی شده‌ی معلمان واستادانی مد نظر قرار می‌دهد که از طریق تأمل در مورد اینکه دانشجویان چگونه یاد می­گیرند و چه چیزهایی را آموزش می­بینند، آگاهی‌های خود را انتقال می‌دهند و دانشجویان نیز باید درقبال آموزش‌ها و تجاربشان احساس مسئولیت کنند (Brown and Ellison,1995). اکثر واژه­ها و اصطلاحاتی که عینی، معین و مشخص هستند، روش‌های آموزش پویا، مباحث آموزش گروهی، یادگیری با در نظر گرفتن وجود یک مشکل و استفاده از مطالعه موردی به عنوان جایگزینی برای روش‌های سخنرانی سنتی، مورد توجه قرار می‌گیرد. سه مورد اولی (مباحث و مذاکرات گروهی، آموزش پویا و یادگیری بر اساس وجود یک مشکل) در برنامه آموزشی ارتباطات جمعی و ارتباطات دوربرد بر اساس بررسی چکیده مطالب (wirth & collett,1999) و از طریق بررسی مقالات تخصصی منتشر شده در روزنامه و یا مجله به نحو مطلوبی قابل مطرح شدن است و نوع چهارم (مطالعه موردی) نشانه­هایی از انتخاب که ممکن است دارای محدودیت باشند را به خوبی ترسیم نمی­کند.

روش مطالعه موردی در آموزش ارتباطات جمعی و ارتباطات دوربرد کاربرد دارد. مثلاً در رشته­های حقوق و اخلاق کاربرد بیشتری دارد ولی در حوزه­های دیگر مثل مدیریت کمتر به‌کار می­رود. درمورد مطالعه موردی سند واحدی درسال 1993 منتشر شد که درسال 1998 مورد تجدید نظر قرار گرفت. مقدمه متن که در 1993 چاپ شد، هفت سال قبل از آن تألیف شده بود. روش موردی در آموزش مدیریت رسانه به ندرت کاربرد دارد. فروش کتاب‌های درسی حاکی از آن است که استفاده از مطالعه موردی افزایش یافته است. طبق نظر ناشران، مطالب چاپ شده در سال 1993 به‌طور متوسط به مدت پنج سال فروش خوبی داشت. در سال 1998 نیز وضعیت به همان منوال بود. متون چاپی اول در کمتر از دو سال سریعاً فروش رفت، به‌طوری‌که بعد از آن از پنجاه و هفت آموزشگاه سفارش فروش دریافت می‌شد (Bathgat,septamber11,2000).

روش مطالعه موردی

این بخش، توسعه روش‌ها و همچنین نظریات تعلیم و تربیت را توضیح می­دهد به‌طوری‌که در ادامه مباحث مطرح شده است. تاثیرات آموزش با بررسی شواهد تجربی درمورد نتایج و پیامدهای تعلیم و تربیت به پایان می­رسد. از آن‌جایی‌که تقریباً هیچ گونه تحقیق منتشرشده­ای از روش‌های انتخابی وجود ندارد، نتایج آموزش ارتباطات جمعی مورد استفاده قرار می­گیرد و نوشته­ها و کتاب‌هایی درمورد علوم آموزش عالی درسایر رشته­ها نیز تألیف شده است.

مطالب آموزشی در کلاس‌های درس توضیح داده می­شود. درتمام تعاریف گفته می‌شود که یک «مورد» برای مطالعه، شرح و گزارش از یک مسئله است (seeger,1994.p.x). نظریه پردازانی که قبلاً مسایل مدیریتی را تعریف می­کردند، این مسایل را به رویدادهای واقعی، سازمان‌ها و تصمیم­گیران ربط  می­دادند (Gragy1940, megginson1980, Gold1993).

فرایند آموزش نیازمند دانشجویانی است که تصمیم­گیران را در مطالعه موردی بپذیرند. باید زمینه آموزش بهتر را برای دانشجویان فراهم کرد تا به‌وسیله انواع تصمیمات کلی و جزیی، زمینه درک اهداف معین و مشخص را به‌کار گیرند. این روش به مطالعه دانشجویانی می­پردازد که تظاهر می­کنند درطی سالیان طولانی مشکلات واقعی داشته­اند. در آموزش عالی ایالات متحده ما به رشته­های پزشکی، بازرگانی و حقوق توجه می­کنیم، به نحوی که این رشته­ها پیشگام نگرش موردی به شمار می‌روند (Merserh,1991). در واقع، دانشکده حقوق دانشگاه­ هاروارد، در ابتدا تصمیم هیئت قضایی را به عنوان یک اصل در آموزش و پرورش مدارس این کشور در دهه‌ی 1960 اعلام کرد (ponham,in fraser1931). دانشکده بازرگانی به خاطر توانایی اثبات عملکردهای مدیریت غیرمرتبط، وابستگی زیادی به مطالعه موردی دارد.

یک کتاب درسی مقدماتی درسال 1931، دیدگاه دانشکده حقوق دانشگاه ­هاروارد را در زمینه مطالعه موردی نشان می­دهد. دانشجویان فهمیدند که آنها با شرایط تجاری واقعی سروکار دارند و نه با تئوری‌ها و تفکرات ناملموس و غیرقابل درک. روش‌های رویکری و اصول کاربردی ممکن است بعداً در زندگی شخصی و در حل مسایل مشابه در جهت رسیدن به یک نتیجه مورد استفاده قرار گیرد (Fraser,p.6).

"جان دویس" ( John Deweys ) درقرن بیستم در زمینه فلسفه‌ی آموزش و پرورش تالیفاتی دارد. وی اندیشه و تفکر را به عنوان یکی از روش‌های مهم تجربه اندوزی در نظر می­گیرد. او درباره شرایط عملی در کلاس درس مطلبی را نوشت که می­گوید «آنها به شاگردان کارهایی را جهت انجام دادن محول می­کنند نه کارهایی که یاد بگیرند. کارهایی را انجام می­دهند که طبیعت ذهنی آنها آن را اقتضا می­کند و یا اینکه به اموری مشغولند که به نیت و اراده فرد ارتباطی ندارد. به همین دلیل یادگیری بر اثر ذات و طبیعت فرد صورت می­گیرد (1990,kolb,1916). نظریات تجربی، آموزش را به عنوان یک سیکل تعریف می­کند که "چگونه تجربه به مفهوم تبدیل می­شود و کدامیک از آنها دلیل برانتخاب تجارب دیگر است."

این ایده­ها در مطالعه‌ی موردی اثبات شده هستند و دانشجویان را با موقعیت‌های واقعی و غیرقابل بازگشت روبرو می­کند. آموزگاران و معلمان مطالعه موردی را برای هماهنگی و سازماندهی شبیه­سازی تجارب واقعی به‌کار می­گیرند و دانشجویان نیز با بهره­گیری از کمک استادانشان، به‌نحوی ارادی و موشکافانه این موارد را فرا می­گرفتند. این مسئله به افزایش تجربه‌ی آنها منجر می­شد. دانشجویان با استفاده از دیدگاه‌ها، مطالعات و یافته­هایشان می­توانند تعمیم اندیشه‌ی‌ انتزاعی در شرایط جدید را به‌کارگیرند.

توسعه تاریخی فرایندها و نظریات تعلیم و تربیت، امروزه به‌طور عملی در هر رشته­ای به‌کار گرفته می­شود. اصول این نظریات نیز در دنیای کنونی مورداستفاده قرار می­گیرد. درطی سال‌های اخیر در باب مزایای آموزش و پرورش تالیفات زیادی منتشر شده است. توجه به محدودیت نوشته­ها و تالیفات در جهت توسعه تحقیقات و نظریات از دو جنبه بررسی می­شود: از جنبه­های تجاری- اقتصادی و جنبه آموزش استادان. این دوجنبه به این دلیل انتخاب شدند که آنها مضامین مشابهی را برای آماده سازی مدیران و رهبران در صنایع رسانه­ای برعهده دارند.

منبع اصلی اطلاعات در باب مزایای مطالعه موردی در زمینه آموزش تجاری شامل مواردی خواهد بود که دانشکده بازرگانی هاروارد به آنها توجه می­کند. تاثیر رویکرد موردی نسبت به تجارب آموزشی مدیران و رهبران به‌نحو موفقیت آمیزی در "HBS" مفروض و کاملاً منطقی در نظر گرفته شده است. غیر از دانشکده بازرگانی هاروارد، استادان و آموزگاران مدیریت و اقتصاد نیز به نتایج مشابه و قابل قبولی دست یافتند. آنها در یک کوشش مؤثر(Blund andMeguiness1993) به این نتیجه رسیدند که آموزش به‌وسیله مطالعه موردی مهارت‌های  مشابه مدیران را تحریک می­کند. این مهارت‌ها وتوانایی‌ها عبارتند از: تحلیل شهودی، ادغام و انسجام، تصمیم­گیری، برررسی خود و ارتباطات امتناعی. دو مقاله دیگر marks) Rukstad,1996,velenchic,1995) در مورد موارد مشابهی بحث می­کنند که مطالعه موردی یک روش عالی برای آموزش اقتضایی است؛ به‌طوری‌که مطالب غیرعینی به اشکالی از تئوری‌های انتزاعی مبدل می­شوند. در حمایت از کاربرد مطالعه موردی در جهت آموزش مدیریت عمومی، حوزه­های ظرفیت عقلانی گسترش پیدا می‌کند. این حوزه­ها شش موردند که عبارتند از: آگاهی، درک، عمل‌کرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزیابی. در سه مورد آخری (تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزیابی) بهتر است که از مطالعه موردی استفاده شود. به این دلیل مواردی که شرایط واقعی را ایجاد می­کنند باعث می­شوند که دانشجویان در تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزیابی، تجاربی را کسب کنند. این موارد مهارت‌ها و توانایی‌هایی را به‌وجود می­آورند که مدیران توسط آنها موارد جایگزین را توسعه دهند و با وجود امکانات محدود برای رسیدن به اهداف سازمان تلاش کنند. در زمینه آموزش معلمان نیز نظریه­ای درمورد تاثیر نتایج آموزش تجربی، توسعه داده شده‌ است که عبارتند از:

اولاً آموزش استادان نیازمند این است که استادان، توانایی‌های ادراکی و کارکردهای روش­مندی را به منظور تاثیرگذاری به‌کارگیرند. ثانیاً اگر این روش‌ها به نحو کاملاً حرفه­ای به‌کارگرفته شوند، نتایج فوق­العاده­­ای را به‌دنبال خواهد داشت.

در مورد حوزه­های اقتصاد- بازرگانی و همچنین آموزش معلمان، از تجارب نویسندگان استفاده می­شود. در این زمینه مطالب محدودی در مورد مدیریت رسانه و آموزش مدیریت تألیف شده است. به گفته "سان" (sohn ) مطالعه موردی در آموزش مدیریت رسانه و در قبال آثار تبلیغاتی مدیریت رسانه بهتر و ایده‌آل‌تر است، زیرا این مطالعه در حوزه مدیریت رسانه، خلاقیت، سازگاری و انعطاف­پذیری بیشتری را از خود نشان می­دهد. در دهه­های آتی این هم‌گرایی افزایش می­یابد، مدیران جدید باید در حوزه «مدیریت تغییر» توانایی‌ها و مهارت‌هایی را از خود نشان دهند. زمانی‌که دستورالعمل‌های مطالعه موردی در مدیران و معلمان، مهارت‌های مدیریتی را به نحو مطلوبی توسعه ­دهد، نتایج آن بر اساس  نظریات و مفاهیم معقول مدنظر استادان خواهد بود.

تحقیقات تجربی چه نتایجی را در بر‌دارند؟ "ماسونر" (Masoner,1998)  براساس داده­های موجود، تجزیه و تحلیلی را در مورد عملکردها و نتایج آموزش مطالعه موردی جمع­آوری کرده است. او یک متغیر رویکردی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداد به‌طوری‌که نیازمند متغیرهای زیادی بود که تمام آنها جزء مطالعه موردی هستند. مثلاً بعضی از ابزار کار شبیه مباحث سقراطی socratic است که در تعامل بین معلم و دانشجو در کلاس درس استفاده می­شود اما دربرگیرنده هیچ مطلب سویی نیست. بعضی از افراد برمفاهیم به‌کاربرده شده تأکید می­کنند و عده­ای دیگر نیز برحل مشکلات و تصمیم­گیری‌ها تمرکز دارند. برای توضیح این مسئله از نتایج و یافته­های تعداد زیادی از کتاب‌های مهم که از تئوری‌های حامی مطالعه موردی هستند، استفاده شد. نتیجه این بود که تئوری کاملاً قابل اجرا و عملی نیست.

به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده­ها، گزارش‌های تجربی محدود و  پراکنده­ای وجود دارد. وقتی که آموزش تجربی انجام شود مطالعه موردی در شرایط واقعی قرار می‌گیرد، "لی و بیلی" (Li and Baillie,1993) موردی را آزمایش کردند تا بدانند که آیا تفاوت مشخصی درمورد تاثیر تعلیم و تربیت و مطالعه موردی در زمینه آموزش خط مشی‌های تجاری وجود دارد یا نه؟ نتیجه تحقیق به دو مدل تقریباً قابل جایگزین اشاره می‌کند: در مطالعه‌ی موردی دانشجویان بیشتر به افراد و شرکت‌های حقیقی علاقه­مند هستند. در دیگر موارد شبه تجربی، محققان دانشکده بازرگانی، صلاحیت و لیاقت دانشجویان را نشان می­دهند. تجزیه و تحلیل موارد مکتوب دلیلی برحجم و کیفیت آموزش مطالعه موردی است (wolfe,1993). تمایل به استفاده از فن‌آوری در کلاس درس با به‌کارگیری شبکه­های آموزش الکترونیکی ALN تاثیر آنها را بر روی نتایج یادگیری نشان می­دهد. آنها به این نتیجه رسیدند که محیط الکترونیکی منجر به ارائه راه حل‌های بهتری می­شود ولی دانشجویان از کسانی که به‌صورت رودروکار می کردند کمتر رضایت داشتند و نتایج کارهای تجربی نشان داد که آموزش درکلاس‌های مطالعه موردی انجام می­شود ولی روش‌های تکنیکی دیگر ممکن است تنها روش تاثیر گذار باشند.

اشتیاق به مطالعه موردی توسط تعداد محدودی از تحقیقات علمی در نوشته­های غیرتجربی وجود دارد. تحقیقات تجربی اندکی در زمینه کاربرد موارد درمورد آموزش مدیریت رسانه انجام شده است.

تحقیقی که توسط یکی از محققان انجام شد مقاله­ای بود که نشان می­داد روش موردی برای دانشجویان مزایای مهمی دربردارد، از جمله‌ی آنها: آموزش در راستای افزایش امیدواری و رضایت آفرینی برای اکثر دانشجویان (Hoany,Rizvto&martin1997) است. بنابراین این تحقیق از یافته­هایی استفاده می­کند که دانشجویان خودشان یادگیری‌ها و آموزش‌هایی را گزارش می­دهند. به هرحال این نتایج بر اساس داده­ها و محدودیت‌ها به‌دست می­آید.

مدارک و شواهد تجربی محدودی در زمینه‌ی روش موردی وجود دارد. این مسئله ممکن است در حوزه آموزش مدیریت رسانه ناامیدکننده باشد. به منظور فراهم کردن مدارک و مستندات در حوزه کاری ما، محققان یک آزمایش شبه تجربی را که توسط روش موردی حمایت می­شد انجام دادند و آن، آموزش توانایی حل مشکلات و تصمیم­گیری‌ها بود. ما برروی تصمیم­گیری که عامل مهمی است تأکید می­کنیم، ولی امروزه مهارت‌ها و توانایی‌های مدیریتی درسازمان‌های رسانه­ای حائز اهمیت است. به‌طوری‌که در آینده‌ی نزدیک تقارب خطوط و تکنولوژی مدرن در جهت تصمیم­گیری‌های سریع و مکرر مورد نیاز خواهد بود.

شکل1: مقایسه گروه ایستا

پس آزمون        مطالعه‌ی رفتار                پیش آزمون

تجربی             0                      x                              0

گروه کنترل        0                      x                              0


شکل2: طرح پیش آزمون- پس آزمون

پس آزمون                  مطالعه رفتار         پیش آزمون

تجربی              0                            x                      0

طرح و روش

هدف تحقیق شبه تجربی ارزیابی روش‌هایی است که مهارت‌های مدیریت فردی، تصمیم­گیری و توانایی حل مشکلات را نشان می­دهد. سوال تحقیق عبارت بود از اینکه آیا مطالعه موردی به افزایش تصمیم­گیری و توانایی حل مشکلات منجر می­شود؟

ما با بررسی سه طرح براساس نیازی که وجود دارد یک آزمایش شبه تجربی را طراحی کردیم.

1ـ دانشجویانی که کلاس‌های مطالعه موردی را به اتمام رساندند نسبت به آنهایی که این دوره­ها را تمام نکرده­اند، توانایی حل مشکلات بزرگ را خواهند داشت.

2ـ دانشجویانی که از آغاز تا پایان ترم درکلاس‌های مطالعه موردی شرکت می­کنند می­توانند توانایی حل مشکلات را در خود پرورش دهند.

3ـ دانشجویان با یادگیری مطالعه موردی، نگرش‌های مثبتی خواهند داشت.

تعداد 81 نفر از کسانی که در کلاس‌های مدیریت ارتباطات دوربرد و مدیریت رسانه ثبت نام کرده بودند پذیرش شدند. دانشجویانی که در هر دو گروه آزمایشی (41 نفر) و گروه کنترل (40نفر) بودند، از نظر مدیریت ارتباطات دوربرد در سطح بالایی قرار داشتند. این نمونه شامل دانشجویانی هم می­شود که کلاس‌های مطالعه موردی را در طی تحصیلات دانشگاهی انتخاب می­کردند، گروه‌های کنترل و آزمایشی در طی چند ترم کلاس‌ها را به اتمام رساندند. دو گروه از نظر سن، توزیعGPA ، نسبت جنسیتی، تعداد پذیرش و سطح دانشگاهی در رتبه مساوی قرار داشتند.

طرح آزمایشی

دو طرح آزمایشی برای بررسی نتایج آموزش انتخاب شدند. مزایای طرح‌های آزمایشی در این مطالعه به استثنای تخصیص تصادفی موضوعات به گروه کنترل مدنظر قرار گرفتند. با ارزیابی اشخاص جهت بررسی توانایی حل مشکلات دو تصمیم اتخاذ شد. این موارد به عنوان بخشی از یک پروژه پایان نامه با نمونه­ای مشتمل بر امتیازات نه دانشجو آزمایش و تایید شدند (Hong,1998). هر دو مطالعه بر روی مشکلات نجومی و سنجش توانایی حل مشکلات و مسایل کلی تأکید داشتند. در موقع شروع مطالعه، تعداد مشکلات جدا از گنجایش کلاس بود. بررسی توانایی‌های حل مشکلات، مشکل‌تر از بررسی دانش رسانه­های جمعی و ارتباطات دوربرد نبود. این مسئله یک عامل مهم برای برنامه­ریزی است زیرا مطالعه موردی از ادعای قدرت‌های بزرگی حمایت می­کند که می­گوید: شاگردان می­توانند آنچه را که در شرایط مختلف می­آموزند به‌کار ببرند.

در مورد «انتخاب محل» به پاسخگویانی نیاز است که با مشاهده بهترین موقعیت‌ها به سوالات پاسخ دهند. مورد دیگر «شرایط اضطراری نجومی» است که از دانشجویان درخواست می­شود تا از بین یک "گروه تحقیقی اضطراری نجومی"، اعضای گروه را انتخاب کنند. در مورد هر دو تصمیم، از دانشجویان خواسته می‌شود تا مشکلات را بررسی کنند و در مورد حل آنها فکر کنند. موجه جلوه دادن تصمیمات و توصیف و تشریح آنها به سوال اولی پاسخ می­دهد و نتایج را می­توان به‌وسیله‌ی جواب‌ها و ایده­های مهم با همدیگر تلفیق کرد. هر مورد نه محتوای جزئیات را نشان می­دهد و نه مشکلاتی را که بیشتر از دانش نجوم مورد نیاز است.

با ارزیابی نتایج آموزش دانشجویانی که در مورد مطالعه موردی آموزش می­بینند و آنهایی که در این مورد هیچ آموزشی را کسب نمی­کنند، به این نتیجه رسیدیم که ممکن است نتایج جهت گیری خود انتخابی داشته باشد، ما در این مورد از طرح سنجش گروه ایستا استفاده می­کنیم (compbell&stanley1963). گروه آزمایشی در کلاس‌های ترم پاییز شرکت داشتند. دانشجویان ورودی ترم بهار قبل از اینکه درمورد مطالعه موردی آموزش ببینند به‌وسیله ابزارهای مشابهی ارزیابی شدند. این ارزیابی به‌صورت ارادی انجام گرفت، نتایج تحقیق در مورد آموزش دانشجویان شبیه به هم و سطح دانشگاهی آنها، با کسانی که در طول ترم پاییز درمعرض آموزش مطالعه موردی قرار گرفته بودند، مورد مقایسه قرار گرفت. برای ارزیابی پیشرفت نتایج آزمون، در بین اشخاصی که در معرض آموزش مطالعه موردی قرار گرفته بودند، از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون استفاده کردیم.

آموزش مطالعه موردی دراین آزمایش بر مبنای طرح و مطالعه‌ی محتوایی «مدیریت تکنولوژی‌های نوین و تکنولوژی های کابلی» صورت گرفت. به مدت پانزده هفته بر روی مدیریت هدف تأکید شد. آموزش‌هایی که در طول یک ترم در مورد پنج موضوع ارائه شدند، عبارت بودند از: بازاریابی، امور مالی، بخش تولید، انتخاب تکنولوژی و ارائه خدمات به مشتریان. هر پنج مورد بر تجارت ارتباطات متمرکز بود مثلاً شرکتی که در زمینه خدمات تلفن فعالیت می­کند، شرکتی که در حوزه‌ی تجارت الکترونیکی یا شبکه کابلی فعالیت می­کند و یا یک اپراتور کابلی و عرضه کننده‌ی خدمات اینترنتی(ISP).

تمام تصمیماتی که بر اساس شرایط واقعی اتخاذ شده بودند توسط انتشارات دانشکده بازرگانی هاروارد (HBSP) منتشر شد. شکل و اندازه‌ی کلاس برای دانشجویانی که به‌صورت انفرادی مطالبی را عرضه می­کردند به‌صورت ساده و ابتدایی برگزار شد. سپس گروه‌ها، ایده­ها و نظریاتی را برای تعریف و حل مسایل مدیریتی مطرح کردند. همه موضوعات برای گروه‌هایی که در حوزه‌ی وسیع فعالیت می­کردند مطرح شد و درباره آن بحث و تبادل نظر صورت گرفت.

استاد درباره موضوع هیچ‌گونه بحث و صحبتی نمی­کرد و این مباحث درکتاب‌های درسی وجود نداشت. بنابراین دانشجویان تحریک می‌شدند تا سوالاتی را از استادان خود بپرسند و استاد نیز در کلاس درس به آنها پاسخ می­داد و یا برای ارائه پاسخ به منابع دیگر ارجاع می­داد. استاد خود را مستقیماً در مجموعه‌ی داده­ها درگیر نمی­کرد. پیش آزمون‌ها برای گروه‌های آزمایشی و اداره برای گروه‌های کنترل به‌کارگرفته شد. مشکلات تمامی دانشجویان را تحت تأثیر قرار داده بود، تقریباً نصف دانشجویان، «شرایط اضطراری نجومی» و نصف دیگر نیز «انتخاب محل» را فرا می­گرفتند.

دونفر ارزیاب به‌طور مستقل، همه مسایل و عناوین را امتیازبندی کردند. رهنمودهایی برای پروژه‌ی اصلی انتخاب و مطرح شدند (Hong,1998). تحلیل اعتبار مقیاس داخلی، حاصل هم‌بستگی سوال میانگین با 76/0 بود و امتیاز هم بستگی منفرد مساوی 70 تا81 بود. این هم‌بستگی نشانگر مهم بودن آنها است. ارزیابان برای هر سوال پاسخگو با استفاده از یک امتیاز واحد، میانگین­ها را محاسبه کردند. توانایی حل مشکلات کلی، یک امتیاز مشتق شده از پاسخ‌ها برای دو موضوع است؛ به‌طوری‌که یک مقیاس پنج موضوعی از صفر تا چهار رتبه­بندی شده است.

داده­ها و نتایج

ارزیابی تفاوت‌ها در نتایج یادگیری بین دانشجویانی که آموزش مطالعه موردی را فرا می­گرفتند و آنهایی که آموزش نمی­دیدند و نتایج سنجش گروه ایستا با استفاده از آزمون t-test تحلیل شد. تفاوت معناداری هم به‌صورت آماری و هم تغییر معناداری بین توانایی حل مشکلات گروه آزمایشی و گروه کنترل وجود داشت. گروه آزمایشی در میانگین دو موضوعی (ازبین پنج موضوع) نسبت به گروه کنترل امتیاز زیادی آورد.

خطری که اعتبار داخلی را تهدید می­کند آزمایش یا عملکرد مؤثری است که به‌وسیله‌ی آزمون مستقل تحت بررسی قرار می­گیرد.

تفاوت معناداری درسطح 5/0 بین گروه‌هایی که موضوعی را در پیش آزمون داشته­اند و گروه‌هایی که موضوعی مشابه را در پس آزمون نداشته­اند، به چشم می‌خورد. اگر ما نتوانیم اطمینان حاصل کنیم که بین گروه‌ها تفاوت وجود ندارد، نتایج جدول دو نشان می­دهد که آزمایش ما توسط این تهدید تحت تاثیر قرار نمی­گیرد.

تفاوت‌های آموزش مطالعه موردی قبلی و بعدی با استفاده از آزمونt-test بررسی شد. جدول سه نتایج را نشان می­دهد. از لحاظ آماری تفاوت‌های معناداری بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون وجود دارد. نمره­های پس آزمون از طریق میانگین یکی از موضوعات بر روی نمره پیش آزمون افزوده شد. با تکمیل آزمایش و ارزیابی پیشنهاد سوم درباره‌ی رضایت دانشجویان، داده­های مطالعه کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. درپایان ترم، دانشجویان به نمونه­هایی از سوالات باز و بسته پاسخ دادند. از آنها می­خواستند که بهترین پاسخ را درباره موضوع ارائه دهند. در گروه آزمایش، 39 دانشجو از بین 41 دانشجو مورد ارزیابی قرار گرفتند. 41 درصد از آنان در پاسخ به این سوال که چه چیزی را بیشتر دوست دارند مطالعه موردی را انتخاب کردند (با استفاده از واژه­هایی  نظیر«موارد» و«تجربه حل مشکلات»)؛ 26% از آنان به گروه کاری و 10 درصد از پاسخ آنها به ساختار کلاسی (واژه­هایی نظیر «سخنرانی نکنید»، «تفریح وسرگرمی» و «محیط آرام و راحت») مربوط بود.

در بین آنهایی که مطالعه موردی را به عنوان بخشی مطلوب نام‌گذاری کردند، پاسخ‌های عمومی بدین ترتیب بود: «استفاده از مطالعات واقعی به حل مشکلات و ارزیابی شرایط کمک می­کند»، «کلاس‌های مطالعه موردی دانشجویان را در روبرو شدن با مشکلات جهان واقعی آماده می­کند»، «کار گروهی در مورد مطالعه موردی کار خیلی جالبی بود و من درباره آن چیزهای زیادی یاد گرفتم». یک نظریه می­گوید که تظاهر و وانمودسازی جزء مباحث مطالعه موردی است که امکان دارد برای بعضی از دانشجویان خیلی مهم باشد. در پاسخ به این سوال که به کدام مطالعه علاقه کمی دارید هیچ دانشجویی به مطالعه موردی اشاره­ای نکرد و عده خیلی محدودی به‌صورت شفاهی به کار گروهی اشاره کردند. در مورد این داده­ها و اطلاعات، مطالعه و استنباط صورت گرفت و نتیجه این شد که دانشجویان مایل بودند از طریق مطالعه موردی درگروه آزمایشی، دوره‌های آموزشی را طی کنند.

جدول1: تفاوت‌های آموزش مثبت و اثربخش، زمانی که در معرض آموزش مطالعه موردی قرار می­گیرند (مقایسه گروه کنترل)

تفاوت معنایی            t                  (دو موردی)p-value

امتیازحل مشکلات               916/1             13/12                       0

جدول2: تفاوت گروه کنترل و گروه آزمایش

تفاوت معنایی                        t                     (دو موردی)p-value

مورد یک سوال یک             2421/-                           968/-                          342/

موردیک سوال دو              2416/-                            733/-                          444/

مورد یک سوال سه           2931/-                            828/                          415/

مورد دو سوال یک             1603/                             764/                           201/

مورد دو سوال دو              2872/                            299/1                          201/

مورد دو سوال سه            6167/                            726/1                          092/


جدول3: تفاوتهای آموزش مثبت، زمانی که درمعرض آموزش مطالعه موردی قرار می­گیرد (گروه آزمایشی)

تفاوت معنایی                         t                       (دو موردی)p-value

امتیاز حل مشکلات          9610/                            489/8                                0

بحث

هر سه مسئله در این مطالعه بررسی شدند. گروه آزمایشی، مهارت‌های حل مشکلات قابل ارزیابی و مشخصی را در عرض پانزده هفته از ترم بهبود بخشید و توسعه داد. در میانگین دو موضوع از بین پنج موضوع، آنها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون عملکرد بهتری داشتند، این گروه جلوتر از گروه کنترل قرار گرفتند.

نتایج نشان می­دهد که مهارت‌ها و توانایی‌های حل مشکلات در پایان ترم افزایش یافت و مهارت‌های حل مشکلات در پایان ترم در بین دانشجویانی بود که در معرض آموزش مطالعه موردی قرار نگرفته بودند. داده­های کیفی رضایت بسیاری از دانشجویان را نشان می­دهد. درمورد کلیت این نتایج نیز محدودیتهایی وجود دارد. آزمون‌ها گروه کوچکی از دانشجویان را شامل می­شدند، اینها آزمون‌های نظری محض نبودند، زیرا در اینجا انجام آزمایش نظری محض برای مطالعه‌ی موردی امکان‌پذیر نبود. درتحقیقات آتی، گروه‌های کنترل باید پیش آزمونی را ارائه دهند که برای سنجش توانایی‌ها و مهارت‌های حل مشکلات در آغاز ترم به‌کارگرفته شود (شاید در اینجا طرح چهار گروهی سالومون موفق نباشد) (Stanley&campbell1963). هدف مطالعه موردی آزمایش نبود، زیرا این مطالعه بهتر از روش‌های دیگر یادگیری و آموزش است.

با وجود محدودیت‌ها، شواهد و مدارک متقنی وجود دارد که اثبات می­کند آموزش مطالعه موردی در زمینه توانایی‌ها و مهارت‌های حل مشکلات مثمر ثمر واقع شده است، به‌طوریکه این آموزش در بر گیرنده‌ی کلیه مهارت‌های مدیریت رسانه است.

نتیجه­ گیری:

نتایج این مطالعه از نسل بعدی معلمان و استادانی که در رشته­های مختلف فعالیت می­کنند حمایت خواهد کرد و این جزء عملکردهای مطالعه موردی است. نتایج و طرح‌های آزمایش در تحقیق حاضر قویاً از اجماعی حمایت می­کند که برای ده‌ها سال مطالبی از تحقیقات تجربی درمورد مطالعه‌ی موردی منتشر کرده بود، ولی مطالب موجود در این زمینه به نتایج بررسی­ها بر می­گردد. در آینده تنها یک مهارت مدیریت رسانه بررسی می­شود و آن حل مشکلات است. این مقاله تنها شروعی در این زمینه بود. در حال حاضر اطلاعات خیلی محدودی از آموزش ارتباطات جمعی وجود دارد و این مسئله به تحقیقات آتی نیاز دارد ولی فعلاً در مورد پذیرش مطالعه‌ی موردی آگاهی و اطلاعی وجود ندارد و در مقابل بدون پذیرش و اجرای گسترده، ما نخواهیم فهمید که چگونه مطالعه موردی برای مدیریت رسانه‌ی آموزشی (یا حوزه­های دیگری از آموزش ارتباطات جمعی) سازگار و متناسب خواهد بود.



منبع:

Anne Hoag, Dale J.Brickley, And Joanne M. Gawly. Media Management Education and the Case Method, Journalism & Mass Communication Educator; Winter2001, Vol. 55 Issue 4, p49-59, 11p, 5 charts

 

*همشهری


دانشکده صدا وسیما - کارشناسی ارشد مدیریت رسانه


سرفصل دروس کارشناسی ارشد مدیریت رسانه سرفصل دروس کارشناسی ارشد مدیریت رسانه در دانشگاه تهران و صدا وسیما به شرح ذیل می باشد

 دانشکده صدا وسیما - کارشناسی ارشد مدیریت رسانه

 

 

دروس پیش‌نیاز

ارتباط جمعی (۲ واحد)
مدیریت عمومی (۲ واحد)
کاربرد آمار در علوم اجتماعی (۲ واحد)
حقوق ارتباطات (۲ واحد)
ارتباطات انسانی (۲ واحد)
بنیادهای علم سیاست (۲ واحد)
جمع: ۱۲ واحد

دروس اختصاصی

نظریه‌های انتقادی در ارتباطات جمعی (۳ واحد)
ارتباطات بین‌الملل و میان فرهنگی (۳ واحد)
حقوق بین‌الملل ارتباط جمعی (۳ واحد)
مدیریت ارتباط و رفتار سازمانی (۳ واحد)
مدیریت اسلامی (۲ واحد)
مدیریت استراتژیک (۲ واحد)
مدیریت رسانه (۱) (۲ واحد)
مدیریت رسانه (۲) (۳ واحد)
روش تحقیق و ارزیابی (۲ واحد)
زبان تخصصی (۲ واحد)
پایان‌نامه (۴ واحد)

دروس اختیاری

افکار عمومی (۲ واحد)

آشنایی با پروپزال(۲ واحد)

و....

نکته: در این دانشکده حدود ۲۰ واحد زبان انگلیسی ،انجام بازدیدها و کارآموزی در سازمان برای دانشجویان در نظر گرفته می شود.

 

دانشگاه تهران - دانشکده مدیریت - کارشناسی ارشد مدیریت رسانه

 

 

دروس پیش‌نیاز

ارتباط جمعی (۲ واحد)
آشنایی با فرآیند تولید پیام‌های رادیو و تلویزیون (۲ واحد)
مدیریت عمومی (۲ واحد)
آشنایی با کامپیوتر و اینترنت (۲ واحد)
آئین نگارش زبان فارسی (۲ واحد)
مبانی خبر در رادیو و تلویزیون (۲ واحد)
کاربرد آمار در علوم اجتماعی (۲ واحد)
حقوق ارتباطات (۲ واحد)
ارتباطات انسانی (۲ واحد)
شناخت هنرهای نمایشی (۲ واحد)
بنیادهای علم سیاست (۲ واحد)
روابط بین‌الملل و نظریه‌های مختلف آن (۲ واحد)
جمع: ۲۴ واحد

دروس اختصاصی

نظریه‌های انتقادی در ارتباطات جمعی (۳ واحد)
ارتباطات بین‌الملل و میان فرهنگی (۳ واحد)
حقوق بین‌الملل ارتباط جمعی (۳ واحد)
مدیریت ارتباط و رفتار سازمانی (۳ واحد)
مدیریت اسلامی (۲ واحد)
مدیریت استراتژیک (۲ واحد)
مدیریت رسانه (۱) (۲ واحد)
مدیریت رسانه (۲) (۳ واحد)
روش تحقیق و ارزیابی (۲ واحد)
زبان تخصصی (۲ واحد)
پایان‌نامه (۴ واحد)

دروس اختیاری

۵ واحد از دروس سایر رشته‌ها

نقش رسانه های ارتباط جمعی در توسعه

نقش رسانه های ارتباط جمعی در توسعه

 

 

 

امروز در کشورهای در حال توسعه و کشورهای عقب مانده جهت نیل به استانداردهای همه جانبه در کلیه ی امور ناچار از اطلاع رسانی و به کارگیری وسایل ارتباط جمعی در نیل به توسعه ی متوازن و همگون می باشند. بدون شک وسایل ارتباط جمعی با پوشش وسیع مخاطبان در کلیه ی جوامع بیش از هر وسیله ی دیگری می توانند افکار عمومی را با نوآوریهای جدید و مفاهیم لازمه ی توسعه آشنا سازند. در این میان اطلاع رسانی صحیح و متناسب با مخاطبان در جهت ایجاد ارتباط مؤثر و تغییر رفتار آنان می تواند بسیار کارساز باشد. «توسعه فرایندی است که به صورت خود به خودی صورت نمی گیرد بلکه در طی زمان و با برنامه ریزی های سنجیده و دقیق، و نه الزاماً سفت و سخت، به دست می آید. عوامل مؤثر در توسعه عبارتند از: دسترسی به اطلاعات علمی، آموزش و پرورش، سواد و فناوری. کشورهای در حال توسعه می توانند در برنامه ریزی های توسعه، متناسب با خصوصیات و اهداف خود از تجارب مفید کشورهای پیشرفته استفاده کنند. در این بین کتابداری می تواند در توسعه ی فرهنگ، آموزش و پرورش، سواد و فناوری نقش مؤثر داشته باشد

 

توسعه چیست؟

 



 


 


پروکیله از محققان غربی توسعه را چنین می شناسد: «فرآیند عامی که در این زمینه وجود دارد این است که توسعه را بر حسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر تقلیل فقر، بیکاری و کاهش نابرابری تعریف کنیم.» به نظر دکتر ازکیا، توسعه همان رشد اقتصادی نیست زیرا که توسعه جریانی چند بعدی است که در خود، تجدید سازمان و رشد متفاوت کل نظام اقتصادی- اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد شامل دگرگونی اساسی در ساختهای نهادی- اجتماعی- اداری و همچنین ایستارها و وجه نظرهای عمومی است. توسعه در بسیاری موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر می گیرد. اولین نکته در باب تعاریف توسعه این است که این تعاریف لزوماٌ با توجه قضاوت ارزشی، ارتباط با ارزشهای معینی دارد. زیرا توسعه بطور اجتناب ناپذیری مفهوم دستوری دارد و مترادف است با پیشرفت که نادیده گرفتن آن پنهان کردن قضاوت ارزشی است. برنشتاین در این رابطه می گوید «جنبش برای ایجاد توسعه همراه با بار ارزشی خواهد بود که معدودی با آن مخالفند. توسعه یک فرایند است و این فرایند در نهایت به ارزشها مربوط می شود که این ارزشها، ارزشهای مردمانی است که تعلق به جهان غرب یا جهانی دیگر ندارند هدف از توسعه، ایجاد زندگی پرثمره است. » راجرز وشومیکر در باب توسعه می گویند: « توسعه عبارت از نوعی تغییر اجتماعی است که طی آن ایده های جدید به یک نظام اجتماعی عرضه می شود تا با بکارگرفتن روشهای نوین تولید و نهاده های پیشرفته اجتماعی، درآمد سرانه و سطح زندگی افراد بالا رود، توسعه نوعی نوسازی در سطح نظام اجتماعی است. »

 

تئوریهای ارتدکسی توسعه

 

۱) تئوری مرحله ای (stage theories) که بهترین مثال شناخته شده آن نظرات مارکس، ماکس و برو روستو می باشد. آنان معتقدند که برای تو سعه لازم است به صورت مرحله ای ( کمون اولیه -... پرولتاریا )عمل شود.

 

۲) تئوریهای شاخص (Index Theories) که رواج بسیار یافته و از سوی اقتصاد دانان مطرح و پذیرفته شده اند که توسعه نهاد های فرهنگی – اجتماعی را با نهادهای اقتصادی به هم مربوط می کند.

 

۳) تئوریهای گوناگونی (differentiation theories) که بوسیله جامعه شناسان و عالمین سیاسی که معتقد به افزایش نقش متنوع ساختها و کارکردها در فرایند توسعه بودند مانند پارسونز مربوط می شود.

 

۴) تئوریهای اشاعه یا انتشار (diffusion theories) از سوی روانشناسان اجتماعی مطرح شده که فرایند توسعه با اشاعه عقاید خاصی به ایجاد انگیزه ها، افکار یا رفتار شروع می شود.

 

اثرات توسعه

 

۱) اثرات تظاهری که متوسط آن دنیای در حال توسعه است سعی در رسیدن به کشورهای پیشرفته، تا پذیرش کامل روشهای آنان دارد.

 

۲) اثرات ترکیبی که توسط آن دنیای عقب مانده سعی در ترکیب بهترین صورتها از سیستمهای مختلف اجتماعی دارد که می توانند پیشرفته شوند.

 

۳) اثرات تراکمی که از آن طریق دنیای در حال توسعه در زمان های کمتری از کشورهای پیشرفته سعی در رسیدن به پیشرفت دارد.

 

۴) اثرات پیشگیری کننده که از آن طریق کشورهای در حال توسعه سعی در کسب پیشرفت با نیروی انسانی، مادی و محیطی کمتر از آنچه توسط کشورهای صنعتی بکار گرفته شده دارند.

 

۵) اثرات شیوه و سبک سازی که از آن طریق همانطور که به توسعه دست می یابند بتوانند وحدت و هویت ملی و حمایتهای فرهنگی را افزایش دهند.

 

لازم به ذکر است وسایل ارتباط جمعی در توسعه دارای اثرات تخریبی نیز می باشد از جمله می توان به نداشتن یک سیاست ارتباطی ملی تعریف شده، مشخص و هدفمند که در شکل گیری محتوای منتهی به دور شدن مردم از مشارکت نقش دارد، اشاره کرد.

 

دکتر کاظم معتمدنژاد در مقاله ی «نقش ارتباطات در توسعه ملی» می نویسد:

 

مقام ارتباطات و اطلاع رسانی در برنامه ریزی های توسعه ملی از دو جهت شایان توجه است: « وسایل و امکانات گوناگون ارتباطی از یک سو جزو عوامل آگاهی دهی، هماهنگ سازی و سازماندهی مورد نظر در ارایه و اجرای طرحهای مختلف توسعه به شمار می روند و در جلب همکاریها و مشارکتهای عمومی برای تامین نتایج مطلوب آنها نیز تاثیر تعیین کننده دارند و از سوی دیگر خود بعنوان شاخصهای توسعه مثل کشاورزی، صنعت، آموزش و بهداشت در برنامه های توسعه ملی جای ممتازی دارا هستند و به همین لحاظ برای پیشرفت و گسترش آنها در کنار زمینه های دیگر توسعه، برنامه ریزی های ویژه ای در نظر گرفته می شوند. بدین گونه ارتباطات توسعه و توسعه ارتباطات در برنامه ریزی های توسعه ملی لازم و ملزوم یکدیگرند. »

 

توسعه روستایی همگام با رشد مناطق شهری

 

قشر عظیمی از فقیرترین مردم جهان در مناطق توسعه نیافته یا عموما در منازل روستایی سکونت دارند و تنها منبع درآمد آنان،کارگری، کشاورزی، دامپروری و... است. مسئله اصلی و عمده آنان ادامه بقاست و آنان هنوز هم با پیشرفتهای شگرف اقتصادی بیگاناند. مسایل اساسی چون فقر گسترده، نابرابری، نبود بهداشت، رشد سریع جمعیت و بیکاری فزاینده تماماً ریشه در رکود و اغلب سیر قهقرایی زندگی اقتصادی مناطق عقب افتاده دارد. بیشتر برنامه های توسعه عموما بر شهرها متمرکز بوده در حالیکه حدود ۴۰ درصد از سکنه زمین را روستائیان تشکیل داده و آنان بیش از هر کس دیگری محتاج استفاده و اجرای برنامه های توسعه در همه جوانب می باشند. از طرف دیگردر دوره های اخیر توسعه روستایی را امری ناگزیر در توسعه ملی می دانند و بدون توسعه روستایی و کشاورزی رشد صنعتی موفق نخواهد شد یا اگر موفق شود عدم تعادل سرمایه داخلی را در اقتصاد ملی ایجاد خواهد کرد که موجب مشکلاتی از قبیل فقر گسترده،نابرابری و بیکاری خواهد شد. اگر چه توجه به توسعه روستایی در تراز توسعه شهری شروع شد، با این وجود امروزه کمتر جامعه ای را می توان یافت که در آن به جامعه روستایی و توسعه آن توجهی نکنند. در همین راستاست که تعریف توسعه روستایی چهارچوب کلی خود را از تعریف توسعه بطور اعم برگرفته است و در واقع چیزی را که توسعه بدنبال آن است، توسعه روستایی نیز به همان مسیر حرکت می کند یعنی بهبود در وضع عمومی مردم. ▪ بانک جهانی، توسعه روستایی را چنین تعریف می کند: "توسعه روستایی راهبردی است که به منظور بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاصی از مردم (روستائیان فقیر) طراحی شده است؛ این فرایند شامل بسط منابع توسعه در میان فقیرترین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند، این گروه شامل کشاورزان خرده پا، خوش نشینان و کشاورزان بی زمین است. " ▪ دکتر اسماعیل شهبازی می گوید:" توسعه روستایی یعنی تکامل دانش و تعالی شخصیت اعضای جوامع روستایی، رشد معلومات عمومی روستائیان در ابراز عقیده و اظهار نظر پیرامون سرنوشت خود و جامعه خویش، رشد اندیشه های سازنده در خودیاری و همیاری اعضای جوامع روستایی، بلوغ فکری روستائیان در شناخت مراحل مسایل مربوط به خود و اجتماع خود با افزایش روزافزون انگیزه های روستائیان برای مشارکت در امور اداره جامعه خود،... و سرانجام بلوغ اندیشه ها و تلاش پیگیر و اقدام مصمانه روستائیان برای بهسازی جامعه خویش از طریق خودآموزی، خودیاری و همیاری می باشد. "

 

با این حساب توسعه روستایی را به قوت می توان مقدمه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مؤخره توسعه در سطح ملی قلمداد کرد.

 

▪ "مایکل تودراو"در مورد توسعه روستایی می گوید: " توسعه روستایی باید در چهارچوب تحولات ساختهای اقتصادی و اجتماعی نهادها در روابط فزاینده در مناطق روستایی مورد بررسی قرار گیرد. هدفهای توسعه روستایی می تواند عموماً به رشد کشاورزی و اقتصادی محدود شود، هدفهای فوق باید برحسب توسعه متعالی اقتصادی و اجتماعی با تاکید بر توزیع عادلانه تردرآمدهای روستایی، بهبود بهداشت، تغذیه و مسکن در سطحی گسترده تر و بالاخره دسترسی وسیع تر به آموزش رسمی و غیررسمی برای کودکان و بزرگسالان، ارتباط مستقیمی با نیازها و ظرفیتهای روستائیان دارد، پس توسعه ای که در مناطق روستایی باید صورت گیرد، ضروری است، همانند مناطق شهری دارای خصوصیات زیر باشد:

 

خصوصیات توسعه در مناطق عقب مانده

 

۱) توسعه باید تغییری در جهت بهبود شرایط برای اکثریت مردم باشد.

 

۲) مردمی که از آن سود می برند باید بیش از مردمی باشند که از آن متضرر می شوند.

 

۳) توسعه باید دست کم مردم را نسبت به تامین حداقل نیازهای زندگیشان مطمئن سازد.

 

۴) توسعه با نیازهای مردم هماهنگی و مطابقت داشته باشد.

 

۵) توسعه باید باعث تشویق خود اتکایی گردد

 

۶) توسعه باید بهبود طولانی تر و مستمر را به ارمغان آورد ونباید باعث تخریب محیط زیست طبیعی شود. "

 

اهداف توسعه

 

الف) دستیابی سریع به افزایش در تولیدات کشاورزی و صنعتی

 

ب) افزایش کارایی در رابطه با استفاده کامل از منابع کمیاب و اراضی کشاورزی و پتانسیلهای اقتصادی

 

ج) جذب سرمایه های بیشتر و استفاده مؤثر تر از آن در توسعه شهری و روستایی

 

د) ایجاد فرصتهای شغلی برای کارگران و بیکاران فصلی و دائمی

 

هـ) توزیع مجدد درآمد

 

و ) ارتقاء سطح زندگی جمعیتهای شهری و روستایی (بهداشت، محیط فیزیکی، فرصتهای اجتماعی، محرومیت زدایی مادی، ایجاد اشتغال، بهبود شرایط کاری و توسعه آموزش و پرورش)

 

ز ) مشارکت در سطح جامع (مشارکت در تمام امورات مربوط به جامعه توسط خودشان)

 

نقش اطلاع رسانی و رسانه های ارتباطی در توسعه

 

امروزه وسایل ارتباط جمعی (رادیو،سینما، تلویزیون و مطبوعات و... ) با انتقال اطلاعات و دانشهای جدید و تبادل افکار و عقاید عمومی در راه پیشرفت و توسعه فرهنگ و تمدن بشری نقش اساسی بر عهده دارند، عصر ما عصر ماهواره ها و کامپیوترهاست عصر تسلط بشر بر زمان و مکان، زمین و جهان است. امروز همه چیز در شرف تغییر و تحول قرار دارد و این تغییر همه اقشار را در بر می گیرد چه در شهر و چه در روستا و در این راه نمی توان از نقش وسایل ارتباط جمعی در این تحولات چشم پوشید. اکنون دیگر بدون اطلاع از وقایع روزمره و بدون استفاده از وسایل ارتباط جمعی نمی توان زندگی کرد، زیرا انسان تنها به واسطه آن می تواند مراحل رشد و تکامل مادی و معنوی خویش را طی کند. بسیاری از محققان مربوط به مسایل توسعه کشورهای جهان سوم معتقدند که با استفاده صحیح از وسایل ارتباط جمعی می توان با فقر و بی سوادی به مبارزه برخاست و همچنین با آموزش فنون و روشهای نوین در اشکال اطلاعات و آگاهی ها در زمینه های گوناگون اعم ازصنعت، خدمات، کشاورزی، باغداری، دامداری و... . بر میزان تولیدات گوناگون در شهر و روستا افزود. بی جهت نیست که پیشرفت و توسعه وسایل ارتباط جمعی و اطلاع رسانی با توسعه اقتصادی و اجتماعی مکمل و لازم و ملزوم همدیگرند. وسایل ارتباط جمعی از یک سو جزء عوامل آگاهی دهی، هماهنگ سازی و سازماندهی مورد نظر در ارائه و اجرا ی طرحهای مختلف توسعه روستایی به شمار می روند و از سوی دیگر خود بعنوان شاخصهای توسعه در برنامه های توسعه دارای جایگاه و اهمیت خاصی می باشد. توسعه وسایل ارتباط جمعی در جهان سوم با نظرات دانیل لرنر مرتبط است که در سال ۱۹۵۰ طرح تحقیقاتی خویش را با مساعدت موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه کلمبیا در شش کشور ایران، ترکیه، لبنان، مصر، سوریه و اردن به انجام رساند که حاصل آن انتشار کتابی با عنوان «گذار از جامعه سنتی؛ نوگرایی خاورمیانه» در سال ۱۹۵۸ می باشد. لرنر در کتاب خویش تجدد ونوگرایی را معادل توسعه دانسته و آنرا با چهار متغیر مرتبط می داند:

 

افزایش میزان شهرنشینی

 

گسترش سواد

 

دسترسی مردم به وسایل ارتباط جمعی

 

افزایش میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی مردم

 

لرنر لازمه دگرگونی را سه تحرک جغرافیایی، اجتماعی و روانی افراد می داند و به نظر او تحرک جغرافیایی روستائیان به سوی شهرها باعث تحرک اجتماعی از طریق سوادآموزی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی می شود که نتیجه ی آن نوعی تحرک روحی و «همدلی» و آمادگی برای ایفای نقشهای جدید اجتماعی و مشارکت اقتصادی و سیاسی است.

 

"شرام"نیز اهمیت کاربرد وسایل ارتباط جمعی را در دگرگونی های جهان سوم بویژه در کشاورزی، بهداشت، سواد و آموزش مورد تایید قرار می دهد.

 

"رائو" نشان می دهد که توسعه زمانی در هند تسریع گردید که افراد دسترسی کافی به اطلاعات داشتند،"دوب"نیز در آفریقا به همین نتیجه رسیده است.

 

نظریه اشاعه نوآوری در فرایند تجدد و توسعه

 

"در حالی که پژوهشگران و تصمیم سازان در سطح کلان درباره نقش حمایتی رسانه های جمعی در توسعه و نقش حمایتی آنها در نوسازی بحث می کردند، نظریه نشر نوآوری به تدریج به عنوان یک چارچوب محلی برای هدایت ارتباطات در خدمت توسعه مطرح شد. نظریه نشرنوآوری، ارتباطات نظری مهمی نیز با پژوهشهای متمرکز بر حوزه تأثیرات ارتباطی داشت. تأکید نظریه نشرنوآوری عمدتاً بر تأثیرات ابزارهای ارتباطی بود: قدرت پیامهای رسانه ای و رهبران فکری برای ایجاد دانش مربوط به رویه ها و ایده های جدید و نیز قدرت متقاعدسازی مخاطبان پیامها برای اتخاذ نوآوریهایی که از بیرون به آنها ارائه می شد. نخستین تعریف توسعه در این چارچوب این چنین ارائه شده بود: نوعی تغییر اجتماعی که در آن ایده های تازه برای افزایش درآمد سرانه و ارتقای سطح زندگی، از طریق روشهای مدرن تولید و بهبود وضعیت سازمان اجتماعی، به یک نظام اجتماعی داده می شود (Rogers,۱۹۶۹,p. ۱۸).

 

اورت ام. راجرز که اثرش در این زمینه نقش محوری دارد، در تحلیل نشر نوآوری و یا اشاعه هر ایده تازه، عناصر عمده زیر را شناسایی کرد :

 

۱) نوآوری.

 

۲) ارتباطات از طریق کانالهای مشخص.

 

۳) در بین اعضای نظام اجتماعی.

 

۴) به مرور زمان (Rojers, ۱۹۷۱). در این نظریه، پذیرش نوآوری، روندی تعریف می شود که در آن فرد در نخستین مرحله ای که از نوآوری مطلع می شود، تصمیم می گیرد نوآوری را بپذیرد و یا اینکه آن را طرد کند. پنج مرحله ای که در اینجا مطرح می شود عبارتند از: آگاهی، علاقه، ارزش یابی، آزمون و پذیرش. مطالعات متمرکز بر نوآوری از این امر حکایت داردکه به طور نسبی، گروههای پذیرنده عمدتاً جوان هستند، موقعیت اجتماعی و وضعیت مالی بهتری دارند، دست اندرکار امور تخصصی بوده و به لحاظ توانمندیهای ذهنی نسبت به دیرپذیرندگان قدرتمندترند. کسانی که نوآوری را زودتر پذیرفته اند؛ از جنبه ارتباطی، بیشتر از رسانه های جمعی و منابع اطلاعاتی جهانی استفاده می کرده اند. علاوه بر این، مناسبات اجتماعی کسانی که زودتر به نوآوری تن داده اند، جهانی تر از دیرپذیرندگان بوده و خصوصیت و قدرت رهبری فکری هم در آنها بالاتر از گروه دیرپذیرنده بوده است. نشرنوآوری بر ماهیت و نقش ارتباطات در تسهیل اشاعه نوآوری در جوامع محلی تأکید ورزید. به این ترتیب می توان گفت که مطالعات نشرنوآوری، تأثیر ارتباطات (بین فردی و رسانه های جمعی) بر تغییر روش زندگی از سنتی به مدرن را مستند ساخت. "

 

استفاده از وسایل ارتباط جمعی برای آموزش جوامع در حال توسعه

 

دکتر کاظم معتمد نژاد نقش وسایل ارتباط جمعی را آگاهی دهی، نظارت، راهنمایی و آموزش می داند که به این مجموعه می توان نقش سرگرمی و تفریح (چارلز رایت ) را نیز اضافه نمود. وسایل ارتباط جمعی با تحت پوشش قرار دادن مخاطبان متنوع و گوناگون در مجموعه های گسترده جغرافیایی با سرعت، دقت و ظرفیت زیادی می تواند وسیله ایده الی برای اشاعه نوآوریها و اطلاع رسانی به مخاطبان گردند و همین خصایص باعث آن شده است که کارشناسان و محققان توسعه سخت بدنبال استفاده از این گونه وسایل برای تسریع در روند توسعه کشورهای عقب مانده باشند. در طول صد سال گذشته توانایی بشر برای انتقال و انتشار سریع اطلاعات درست در بین میلیونها نفر از مردم به گونه ای شگفت انگیز افزایش یافته است. اختراع تلگراف، رادیو و تلویزیون و همچنین توسعه قطارهای سریع السیر، اتومبیل و هواپیما به همراه توسعه بزرگراههای ارتباطی، اینترنت و ارتباطات دور؛ کشورها و جمعیتها را در اثر بهبود جریان آزاد اطلاعات به هم نزدیک کرده است. تا سالیان اخیر روستانشینان به اندازه ساکنان شهر از مزایای شبکه های بهبود یافته ارتباطی بهره مند نبودند، توسعه و رواج رادیوهای ترانزیستوری باطری دار بیش از هر نوع وسیله ارتباط جمعی دیگر به بهبود وضعیت دسترسی روستائیان و حتی جوامع شهری ( در سالهای نه چندان دور) به منابع اطلاعاتی بویژه در کشورهای در حال توسعه مدد رسانده است. هم اکنون تمام مردم جهان به اطلاعاتی که از طریق رادیو منتشر می شود دسترسی دارند و تعداد فراوانی نیز میتوانند برنامه های تلویزیونی را ببینند، بتدریج با تولید انبوه و کاهش قیمت تلویزیون، این وسیله ارتباطی در شهرها و بسیاری از روستاها جایگاه خود را پیدا کرده است. نشریات نیز که پیش از وسایل الکترونیک در دسترس بوده اند در طول ۵۰ سال گذشته به سرعت پیشرفت کرده اند. کیفیت و سرعت انتقال اطلاعات گفتاری و دیداری به میزان چشمگیری افزایش یافته و روشهای مناسب تری برای چاپ و توزیع روزنامه ها و مجلات پدید آمده است. با این همه و به علت رواج بیسوادی در کشورهای در حال توسعه تاثیر آنها شاید بسی کمتر از رادیو و تلویزیون بوده است. تقویت بیشتر کوششهای مربوط به وسایل ارتباط جمعی و توسعه مخصوصا در جوامع روستایی به طور عجیبی به روزنامه ها و مجلات بستگی دارد تا جایی که روزنامه ها و مجلات وجود دارند روستائیان آن را بدست آورده و می خوانند و مجرای ارزشمندی برای انتقال اطلاعات محسوب می شود. رادیو نیز تاثیر چشمگیری در افزایش اطلاعات و آگاهی های شهرنشینان و روستائیان در سراسر جهان بر جای گذاشته است امروزه کارگران و کشاورزان کشورهای صنعتی به احتمال زیاد در هنگام کار یک دستگاه رادیو همراه دارند و این حتی در مورد کارگران و کشاورزان کشورهای در حال توسعه نیز صدق می کند زیرا رادیو به مجرای شنیداری ارتباط می یابد و مردم بویژه کارگران صنعتی و کشاورزی می توانند ضمن شنیدن آن کارهای دیگری نیز انجام دهند. تلویزیون نیز در اثر توانایی اش در ارایه اطلاعات همزمان از طریق مجراهای شنیداری و دیداری بدون اینکه الزاماً دریافت کنندگان سواد داشته باشند وسیله چشمگیری در جوامع از نظر آموزشهای شنیداری و دیداری به شمار می رود. در کشورهای مختلف از وسایل ارتباط جمعی برای توسعه شهری و روستایی استفاده های زیادی شده است بعنوان مثال در هند روزنامه های اصلی علاوه بر پرداختن به مسایل شهری به اقشار گوناگون جمعیت روستایی نیز توجه قابل ملاحظه ای نشان داده و در رابطه با مشکلات کشاورزان و کارگران ساده کشاورزی، گروههای قبیله ای و سایر بخشها مسایلی را منعکس می کنند، از تلویزیون و رادیو نیز در این کشور جهت توسعه استفاده های فراوانی شده است. در ایران نیز در زمینه استفاده از وسایل ارتباط جمعی در جهت توسعهشهری و بالاخص رشد روستایی استفاده شده از جمله مجلات جهاد روستا و صالحین روستا،فلاحت اسکندری، مجله روستا و... . در ارتباط با رادیو نیز می توان به برنامه های کوچندگان و صدای روستا اشاره کرد که در شبکه سراسری پخش شده و ویژه روستائیان و عشایر است. این برنامه ها در کنار برنامه های اصلی توسعه جهت تمام مردم کشور از جمله شهرنشینان، صنعتکاران،کارمندان و... بوسیله رادیو تهیه و پخش شده است. مادامی که دهقانان و کشاورزان و حتی بسیاری از شهرنشینان، سواد نیاموزند به ندرت می توانند از وسایل ارتباط جمعی چاپی سود ببرند مگر از طریق اعضای باسواد خانواده یا دوستان خود بتوانند نیازمندیهای اطلاعاتی خود را از طریق وسایل ارتباط جمعی چاپی بدست آورند اما مشکل اینجاست که روزنامه ها و مجلات اصولاً به موضوعهای مورد علاقه شهرنشینان بیشتر توجه می کنند تا جامعه روستایی، لکن در سالهای اخیر با تخصصی شدن نشریات این معضل تا حدودی برطرف شده است، زیرا دربسیاری از کشورهای در حال توسعه مجلات مخصوص روستائیان انتشار می یابد که فقط به مسایل مربوط به روستا می پردازد.

 

رادیو

 

تلاشهای مربوط به استفاده از تکنولوژی ارتباطی در فرایند توسعه ابتدا با استفاده از رادیو آغاز شد. هنوز این رسانه ارزان و با انعطاف بیشتر از سایر رسانه ها در پروژه های توسعه مورد استفاده قرار می گیرد و تقریباً سه چهارم سکنه کشورهای در حال توسعه از رادیو استفاده می کنند. پیشرفت رادیو تاثیر چشمگیری در افزایش اطلاعات و آگاهی های مردم بالاخص روستائیان در سراسر جهان برجا گذاشته است. اطلاعات سریع، به موقع و دقیق یک عنصر ضروری برای مبارزه با شایعات یا کاهش امکان بروز خشونت است.

 

رادیو بعلت حجم کم، داشتن نیروی اقناع و نفوذ فراوان، نیروی مزیتی و غافلگیر کننده، دامنه انتشار وسیع و قابل استفاده بودن آسان در فرایند توسعه می تواند نقش ارزنده ای داشته باشد اگر چه معایبی نیز دارد.

 

رادیوی جماعتی الگوی آموزش

 

اگر تمرکز از وسیله ارتباطی گرفته شود و یکسویه بودن ارتباط و حالت دستوری از یک منبع بر گیرندگان حذف شود می توان به نسخه بهتری دست یافت. راه حل این مسئله در مشارکت مردم در تمام عناصر فراگرد ارتباط جمعی ازجمله گردآوری اطلاعات،تنظیم و اشاعه آن است. در برخی از کشورهای در حال توسعه این اقدام با طراحی رادیوهای جماعتی (Community Radio) آغاز شد. این رادیوها که از فرستنده های کوچک محلی تشکیل شده خودگردان هستند، فرستنده در یک منطقه شهری یا روستایی کوچک نصب و تهیه و تولید برنامه ها بر عهده افراد محلی گذارده می شود طوری که مجریان، گویندگان، نوازندگان و خبرنگاران رادیو همگی از میان ساکنان همان منطقه انتخاب می شوند. زبان و موسیقی محلی مورد استفاده است. کارشناسان فقط از دور و بطور غیرمستقیم سرویسهای لازم را به رادیو می دهند. هرچند که اجرای اینگونه برنامنه ها بدلیل محدودیت قانونی در ایران بعید به نظر می رسد.

 

تلویزیون

 

این رسانه در روند توسعه ملی بسیاری از کشورها نقش اصلی را بر عهده داشته است اما به جز چند مورد محدود، در اغلب کشورها نقش چندان مهمی را در توسعه روستایی ایفا نکرده است. تلویزیون در اثر توانایی اش در ارایه اطلاعات همزمان از طریق مجاری شنیداری- دیداری وسیله چشمگیری است. با این وجود تلویزیون بویژه در کشورهای در حال توسعه( بالاخص کشورهای فقیر آفریقایی) هنوز هم وسیله پر هزینه ای برای مصرف کنندگان به شمار می آید. بهای دستگاه، هزینه برنامه های آن و نبود شبکه سراسری برق در بعضی کشورهای در حال توسعه می تواند مانع جدی در سر راه آن باشد. بطور کلی تلویزیون یک وسیله ارتباط جمعی است که مانند روزنامه ها و رادیو دارای جنبه های گوناگون خبری، تفریحی و آموزشی است و برای تبلیغات نیز به طرق گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد چون از تصویر سود می برد بنابراین در شهرها و روستاها می توان از تلویزیون در جهت آموزش و افزایش معلومات افراد و حتی ترویج برنامه های مربوط به بهبود وضعیت زندگی، بهداشت و شیوه های تولید استفاده نمود.

 

نشریات محلی و نقش آن در توسعه

 

نشریات محلی نیز در این میان نقش مهمی ایفا می کنند. این نشریات سبب شدند تا نوع جدیدی از روزنامه نگاری ساده و توده فهم بوجود آید؛ در این نشریات باید ستون نامه به نشریه به شدت فعال شده و اکثرشان در قطع تابلوئید منتشر شده، اخبار آنان کم و از تصاویر و عکس فراوان در آنان استفاده شود. بهتر است اکثریت پرسنل را نیز خود اهالی منطقه بعهده گیرند. گرچه استفاده از رسانه های چاپی برای توسعه محلی و روستایی نیز نخستین بار در غرب مورد استفاده قرار گرفته اما در کشورهای جهان سوم گامهایی در این رابطه برداشته شده است از جمله در کشور فقیر کنیا ۱۱ نشریه روستایی که ماهی دو بار منتشر می شوند وجود دارد.

 

نخستین نشریه مرتبط با روستائیان در ایران «فلاحت مظفری» است که در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی منتشر شده و برای تشویق زارعین به خرید آن، قیمت آن نصف شده بود. اما اولین نشریه کاملاً روستایی ایران را می توان مجله «کشاورز» نام برد که در سال ۱۳۱۱ قمری شروع به انتشار نمود. رادیوهای نفتی و باطری دار نیز در حوالی دهه های ۲۰ و ۴۰ شمسی در روستاها و مناطق کمتر توسعه یافته ایران مورد استفاده قرار گرفت و در همین دوران بود که ماهی یک یا دو بار سینما سیار به شهرهای کوچک و روستاها

 

می آمد و برای مردم فیلم رایگان پخش می نمود.

 

در زمینه رادیو، رادیو مشهد، سنندج، شیراز، کرمانشاه، گرگان و زاهدان هر کدام هفته ای چند ساعت برای روستائیان برنامه خاص پخش می کردند.

 

توسعه و ترویج رودر رو

 

بعلت بیسوادی مناطق کمتر توسعه یافته یا روستایی و یا دسترسی کم آنان به همه وسایل ارتباطی توده ای، بر اساس تحقیقات بعمل آمده ( محسنیان راد- توسعه روستایی ) بهترین روش جهت اجرای برنامه های توسعه در جوامع سنتی،روستایی و شهرهای کوچک ؛ ترویج و ارتباط رودر روی کارشناسان با مردم می باشد. ارتباط شفاهی رودر رو به همراه استفاده از وسایل کمک آموزشی چون اسلاید، بروشور،فیلم و ابزار سمعی و بصری می تواند میزان فراگیری و یادگیری مردم کم سواد را به شدت افزایش دهد. بهترین نمونه آنرا می توان موفقیت برنامه های کنترل جمعیت با حضور کارشناسان تنظیم خانواده در روستا ها و مناطق دور افتاده ذکر نمود که به شدت به کاهش زاد و ولد در این مناطق منجر شد در حالیکه حین همین برنامه از مدتها پیش توسط رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون ترویج و پخش می شد اما اثر چندانی بر کنترل زاد وولد در مناطق روستایی نداشت.

 

الگوی دومرحله ای تأثیر پیام و توسعه در جوامع سنتی

 

همچنانکه " کاتز" و " لازارسفلد " اشاره می کنند در جوامع سنتی نمی توان به صرف " بمباران اطلاعاتی" مخاطبان و مردم ( نظریه گلوله جادویی )، پیامهای ارتباطی بالاخص برنامه های توسعه را منتشر و به نحو مؤثری منتقل کرد. در اینگونه جوامع بدلیل فقدان سواد و بی خبری از تحولات سایر ممالک، معمولا مخاطبان با بدبینی به برنامه های وسایل ارتباط جمعی نگریسته و برای تایید یا رد این پیامها به " رهبران فکری" یا " افراد مرجع" جامعه که همان مطلعان یا ریش سفیدان هستند مراجعه می کنند و برای نحوه مقابله با پیامها ( تاثیر مثبت و عمل به آن یا تاثیر منفی و رد پیام) از آنها کسب تکلیف می کنند. گرچه بدلیل افزایش آگاهیهیا ی عمومی امروزه تاثیر رهبران فکری در رد یا پذیرش پیامهای ارتباطی کاهش یافته است اما هنوز هم در برنامه ریزی جهت اشاعه نوآوریها و هرگونه رشد اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی نباید از نقش رهبران افکار غافل بود و در طراحی پیامها آنانرا مد نظر قرار داد. بدیهی است کسب حمایت رهبران فکری جوامع سنتی در برنا مه های توسعه از فاکتورهای اساسی جهت موفقیت این برنامه ها بشمار می رود.

 

برنامه های ارتباطی برای توسعه در جهان

 

تاکنون سردرگمی در امر تولید و شیوه های ثمربخش آن به روشنی مشهود بوده است تا جایی که برنامه ریزی توسعه حدود ۵۵ کشور در حال توسعه نشان داده است که میزان شکست اجرای برنامه های توسعه بسیار بیشتر از میزان موفقیت آنها بوده است و وضع کشورهای مذکور در ادامه برنامه های توسعه بجای آنکه بهتر شود بدتر شده است. در کنار این سردرگمی های عمومی ، نظریه های مربوط به نقش وسایل ارتباط جمعی در استفاده عمومی برای توسعه نیز زیر سوال رفته است. آنچنان که "رابرت استیونسون" در کتاب «توسعه ارتباطات و جهان سوم» می نویسد:" در انتهای دهه ۱۹۸۰ در حالی که ۲۰ سال است بحث نقش وسایل ارتباط جمعی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جهان سوم هنوز نیز دنبال می شود نه در مفهوم توسعه برای جهان سوم به یک جمع بندی قطعی رسیده ایم و نه حدود و مرزبندی های نقش وسایل ارتباط جمعی در این زمینه بطور مشخص تعیین شده است. " عده ای از اندیشمندان علت این سردرگمی را نگاه تک بعدی به توسعه می دانند. اقتصاددانان به کمیت کالا و دانشمندان علوم سیاسی به قدرت و جامعه شناسان به کارکردهای اجتماعی توسعه توجه دارند ؛ اما توسعه ملی نیازمند فراهم آوردن فرصت برای هر یک از این سه بعد در بالاترین حد است. استفاده از وسایل ارتباط جمعی برای توسعه بویژه توسعه روستایی ابتدا در کشورهای غربی آغاز شد. سال ۱۹۳۳ دولت ایتالیا نخستین تجربه استفاده وسیع از رادیو را برای توسعه آغاز کرد. در آن سال یک فرستنده مخصوص روستائیان تاسیس شد که هدف آن توسعه کشاورزی، بویژه دستیابی به خودکفایی در تولید گندم بود.

 

بولیوی برای آموزش نحوه ی کاشت سویا و تولید پروتئین به روستائیان از ویدیو بهره جست، در هندوراس برای کاهش مرگ و میر ناشی از اسهال کودکان از وسایل ارتباط چاپی استفاده شد. چین از اواسط دهه ۱۹۸۰ پخش مستقیم ماهواره ای را برای سواد آموزی و ارتقای سطح تحصیلی مردم روستایی آغاز کرده است. هند از ۱۹۶۵ بر اثر مساعدت شرام، استفاده از ماهواره را شروع و از واسط سال ۱۹۷۵ یک برنامه آزمایش پخش مستقیم برنامه های تلویزیونی ویژه روستائیان از طریق ماهواره آغاز شد. در ۲ هزار و ۳۳ دهکده هندوستان گیرنده های ۱۲۴ اینچی نصب گردید. در بعضی از کشورها فیلم های آموزشی توسط کامیونهای مخصوص به سطح روستاها برده شده و در آنجا برای روستائیان و کشاورزان بصورت رایگان نشان داده می شود.

 

آگاه سازی رسانه ای

 

می توان از چندین شیوه ارتباطی گوناگون در زمینه های ترویج بهداشت، رفاه خانواده، کشاورزی، علوم و فنون و توسعه همه جانبه، مصرف نیرو انرژی، محیط زیست و... . استفاده بعمل آورد. این تبلیغات را می توان عموماً با استفاده از رسانه هایی از قبیل رادیو، تلویزیون و نمایشگاه صورت داد حتی اگر پیام گیران آن نواحی، عموماروستایی باشند. برای این منظور می توان از وسایل آگاه سازی بیرونی شامل رنگ آمیزی دیوار و درج نوشته روی آن، اسلاید سینمایی، تهیه خبرنامه و آگهی و ارسال آن از طریق پست انبوه را نام برد. این بهترین روش برای اطلاع رسانی در مناطق کمتر توسعه یافته بویژه روستاها به شمار می رود، با استفاده از این شیوه می توان سیاستهای دولت را در همه جا منعکس کرد. این شیوه یک کانال ارتباطی توسعه ای است که از یک سو اطلاعات را ازمیان مردم توسط ارتباطات میان فردی گردآوری و آنرا طی گزارش به سازمانهای مسئول می فرستد. با استفاده از تلفیق گونه های سنتی و جدید ارتباطات و بهره گیری از تکنیکهای ارتباطی چون برنامه های نمایش فیلم، سرود، تئاتر، برگزاری نمایشگاههای عکس و اسلاید، توزیع مواد چاپی، تشکیل گروههای بحث و بررسی، سمینارها، گردهمایی ها و... می توان شکل نوینی از ارتباطات دوسویه برای توفیق در توسعه به مرحله اجرا گذارد زیرا پرواضح است که ارتباط جمعی منبع نفوذ ضعیف تری نسبت به ارتباطات میان فردی محسوب می شود.

 

کلام آخر

 

اگر وسایل ارتباط جمعی برنامه های خود را با خواست، نیاز و فرهنگ مخاطبان محلی هماهنگی نمایند و آنچه اصولاً اینگونه ارتباطات حالت دوسویه به خود بگیرند و اگر موانع خودگردانی وسایل ارتباط جمعی جماعتی را بتوان از سر راه برداشت می توان در کنار شبکه های اطلاعاتی و ارتباطاتی، ماهواره های جهانی، صداهای بومی را نیز به گوش مخاطبان رساند و فرصت گزینش پیام مناسب را برای آنان فراهم نمود. استفاده از وسایل ارتباط جمعی جماعتی و یا خودگردانی وسایل ارتباط جمعی در روستاها و شهرستانهای کوچک و عموما کشاورز که در آن مشارکت در تولید پیام و استفاده از بازخورد بسیار اهمیت دارد امروزه باید سرلوحه کشورهای در حال توسعه قرار گیرد. واضح است که الگوهای توسعه ای که صرفاً بیانگر انتقال پیام از مرکز به مناطق کوچکتر و روستاها باشد، بی توجه به ارزشها و سنن آنان و بدون مشارکتشان در تولید، پردازش و توزیع آن است همواره محکوم به شکست است.

 

منبع: اینترنت