مطالعات فرهنگی و رسانه
مطالعات فرهنگی و رسانه

مطالعات فرهنگی و رسانه

رسانه رسانه

اصول علم سیاست


  • اصول علم سیاست      

 

معانی سیاست:

حکم راندن، ریاست کردن، اداره کردن، مصلحت دیدن، تدبیرکردن، عدالت، داوری، شکنجه، نگاهداری، حراست، کشورداری این معانی در بسیاری از فرهنگ لغات مطرح شده از جمله دهخدا ( دخو ).

سیاست مفهوم پیچیده و دشواری است. نخستین سختی یا مشل از مفهوم سیاست از نامشخص بودن و نامعین بودن قلمرو سیاست ناشی می شود.

دومین مشکل به تمییز امور سیاسی از امور غیرسیاسی بر می گردد.

سومین پیچیدگی به این موضوع اشاره دارد که نخبگان و عامه مردم، معانی خاصی را از سیاست در ذهن خود دارند و در گفتگوهای خود بکارمی گیرند که این خود مشکل آفرین است.

نکته:  تنوع و گستردگی مفهوم سیاست در چندزمینه است:

الف)  در زمینه های گوناگون مطالب و موضوعات گوناگونی می توانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بار سیاسی به خود می گیرند.

ب)  در حوزه علوم انسانی کمتر حوزه ای پیدا می شود که به اندازه سیاست فراگیر باشد یعنی سیاست بنحوی از انحاء همه افراد و گروه ها و جوامع بشری را دربر می گیرد، یعنی همه گیر و جامع الاطراف است.

 

تعاریف سیاست:


 


   

اغلب پژوهشگران (گذشته) از تعریف کردن مسـائل پرهیز داشتند و به حـدّ و قول شارح اکتفا می کردند، تعریف به معنـای امـروزی، کوشش تـازه ای اسـت، می توان گفت واژه تعریف از دوران صنعتی شدن به بعد (جامعه صنعتی) مطرح شد، چرا که در تعریف یکنواختی مهم است و یکنواختی برای سرمایه داری مهم است.

تعاریفی (برداشتهایی) را از سیاست مطرح می کنیم، در نزد نویسندگان و پژوهشگران ایرانی و خارجی:

 

الف )  خواجه نظام الملک:

نخستین اثر مهم سیاسی در زبان فارسی به تعبیر برخی ها، سیاست نامه خواجه نظام الملک است در این کتاب تعریفی از سیاست ارائه نشده است، در 51 فصل این کتاب  سامان یافته که نویسنده کتاب توصیه هایی را به شاه و امیر می کند.

ب )  وُشمگیر:

وی در کتاب قابوس نامه که برای فرزندش گیلان شاه این کتاب را نوشته است از سیاست تعریفی ارائه نمی کند و فقط نکاتی را در مورد فرمان دادن شاه، فرماندهی و فرمانبری مطرح می کند.

ج)  ابونصر فارابی:

در نگاه فارابی فرماندهی و فرمانبری (رساله کبیر موسیقی) مورد توجه قرار گرفته است و خدمات حکومت خوب را سیاست می داند، یعنی سیاست حاصل خدمات مطلوب و مفید است.

د)  نظامی عروضی سمرقندی:

در چهار مقاله (کتاب) غیرمستقیم به سیاست و کشورداری پرداخته است و به 4 طبقه نیز اشاره می کند که در دربار زندگی می کنند و رفت و آمد دارند. طبقاتی چون دبیران، شاعران، منجمان و طبیبان بیشتر در دربار بودند تا بقیه مردم، شاه، امیر و دربار مرکز قدرت و سیاست است، از نظر عروضی.

ر)  غزالی:

ابوحامد غزالی در کتاب احیاء العلوم الدین که در مورد دین است،  قسمتهایی نیز به سیاست اختصاص می دهد، غزالی می گوید: سیاست در بالای همه فنون و مشاغل قراردارد، از نظر غزالی 4 صنعت در زندگی اجتماعی بسیار اهمیت دارد:

1 ـ کشاورزی

2 ـ پارچه بافی

3 ـ سیاست

4 ـ بنّایی

.............


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.