مطالعات فرهنگی و رسانه
مطالعات فرهنگی و رسانه

مطالعات فرهنگی و رسانه

رسانه رسانه

آشنایی با اردوارد برنیز، پدرآمریکایی روابط عمومی و پروپاگاندا

آشنایی با اردوارد برنیز، پدرآمریکایی روابط عمومی و پروپاگاندا

آیا نام ادوارد برنایز را شنیده اید؟ اصطلاح «روابط عمومی» چگونه ساخته شد؟ چه اهداف پنهانی در خلق این مفهوم نهان بود؟ با این گزارش همراه باشید تا به تکاپوهای پشت پرده در جهت کنترل رفتار توده های انسانی پی ببرید. در حال حاضر تقریبا همه شرکت ها و نهادهایی که با مردم سر و کار دارند دارای یک بخش سازمانی تحت عنوان روابط عمومی هستند. روابط عمومی ها کارکرد های مختلفی دارند از جمله انتشار اخبار سازمان و ارتباط با رسانه ها، برگزاری نشست های خبری رئیس سازمان و ... .

اما کار اصلی این بخش در عصر اطلاعات این است که به بهترین شکل مخاطبان سازمان را نسبت به اهداف آن توجیه نماید و منافع سازمان را در حوزه افکار عمومی درونی و بیرونی آن تامین نماید. به گونه ای که مدیران روابط عمومی را به عنوان مشاوران اصلی مدیریت سازمان می‌شناسند کسانی که وظیفه پردازش تصمیم ها را برای ارائه به جامعه دارند و از این نظر از مهم ترین نقاط سازمان به شمار می‌روند. البته حرفه روابط عمومی از این نیز فرا‌تر رفته است به طوریکه شرکت های مستقل روابط عمومی نیز به وجود آمده اند.

در جریان جنگ اول خلیج فارس با حمله عراق به کویت و اشغال آن امیر کویت مجبور شد برای اقناع دولت و ملت آمریکا برای باز پس گرفتن کشورش از عراق میلیون ها دلار به یکی از این شرکت ها بپردازد و در نهایت نیز موفق شد. رشد صنعت روابط عمومی بدانجا رسیده است که گوی رقابت را از صنعت هم خانواده تبلیغات ربوده است. دیگر تبلیغات یک سویه جذابیتی برای مردم ایجاد نمی‌کند بلکه این برنامه های تدریجی، هدفمند و منظم روابط عمومی ها هستند که تعیین کننده نهایی می‌باشند. امروزه قدرت اقناع، ارزشمندترین توانایی در عرصه ارتباطات اجتماعی محسوب می شود و تنها کسانی که توانایی اقناع بالاتری داشته باشند، در عرصه اجتماع پیروز خواهند بود.

در این نوشتار برآنیم تا به عملکرد یکی از بنیانگذاران صنعت روابط عمومی بپردازیم. هر چند عده‌ای آیوی لی را به عنوان بنیانگذار روابط عمومی می‌شناسند اما مسلما تاثیر ادوارد برنایز نیز بر تاریخ روابط عمومی جهان معاصر کمتراز او نبوده است.
زمینه ها
با آغاز جنگ جهانی اول و درگیری شدید در اروپا سیاست مداران واشنگتن در فکر فرو رفته بودند و اوضاع اروپا را شکننده ارزیابی می کردند. درنهایت امر با پیش روی هایی که آلمان در جنگ داشت تصمیم در واشنگتن بر این قرار گرفت تا آمریکا وارد جنگ شود. اما مسئله اصلی این بود که در یک کشور دموکراتیک چگونه باید مردم را قانع کرد که حضور آمریکا در جنگ لازم است. مالیات دهندگان آمریکایی به هیچ وجه نخواهند پذیرفت که پول هایشان برای جنگی در آنسوی آتلانتیک خرج شود. لذا تدبیر سیاست مداران آمریکایی بر این قرار گرفت که بیایند عده‌ای از توانمندترین خبرنگاران را آموزش دهند تا آنها سیاست های نظامی آمریکا را توجیه کنند.
 

ادامه مطلب ...